این چند وقت سر بعضی مسائل خیلی نا امید و ناراحت بودم همش گله داشتم از خدا میگفتم من به ارزوهام نمیرسم حتی به مردن فک میکردم..
دمه صبح یه خوابی دیدم؛ اولشو یادم نمیاد ولی یه جایی بودم مثل خونه یهو دیدم یه بچه ایی وسط کلییی اسباب بازی نشسته و داره بازی میکنه ؛پسر بچه مو فرفری و سبزه دقیقا متضاد خودم ک موهام لخت و سفیده سفیدم
رفتم سمتش با مهربونی سرشو نوازش کردم طوری که انگار پسر خودمه خیییلی حس خوبی نسبت بهش داشتم سرشو گرفت بالا نگاهم کرد با لبخند میگفت باهام بازی کن
نشستم کنارش دستمو گذاشته بودم زیر چونش فقط نگاهش میکردم ؛ بهم میگفت مامان😐
حالا من مجردم حتی با کسیم دوست نیستم بخوام فکر و خیال بچه داشتن بکنم برای اینده...
جالب اینجاست همیشه دختر دوست داشتم تو خواب پسر بود
نظرتون چیه دوستان😂😂😐