عقد کرده ام ) شب یلدا با برادرش دعوا کردم مقصر اون بود به مادرم فش داد گفتم درست حرف بزن زد تو گوشم منم زدم و اینا بعد حملخ کرد بهم جلوشو گرفتن گفت به مادرم دخترت دیگ پاشو خونه ما نزاره اینا بکنار شوهرم حالش خیلی بد شد طرف منو گرفت خدااااایی پشت من بودبقلم میکرد همش اونو فش میداد رگاش از عصبانیت زده بود بیرون چشماش پر شده بود داد و بیداد میگرد با باباش حتی دعوا کرد با بحث هنوزم با داداشش قهره بخاطر من تا چند وقت بعد اونم داداششو فش میداد میگفت مقصر اون بود اسمشو جلوی من نیارید
تا اینکه ده روز پیش با داداش من پشت گوشی بحث کرده بود و مقصر شوهر من بود داداش من به شوهرم گفته بود دیگه اینجا خونه ما نیا الان من به شوهرم گفتم بیا اینجا بعد