شوهرم باز امشب میخاس بره باغ...

خیلی کمه.شرمنده.اگه باهات سرده و نمیخواد زندگیرو ، جات همیشه خونه ی بابا خالیه.

برو ان شاءالله یه پدر خوب هم برای کوچولوت پیدا میشه.

فقط دوباره باردار نشو

آره خب رفیق بد داشتن هم تاثیر میذاره 

ولی حتما با مشاور صحبت کن که چه کار کنی 

با پدر یا مادر یا بزرگتری که فهمیم و دانا باشه مشکلتو بگو

الان تو ۲۳ و شوهرت ۲۸ سالشه ، لابد پیش خودش فکر میکنه جوونی نکرده 

تمام تلاشتو برای ساختن زندگیت بکن ، اما اگه دیدی هر کاری کردی نشد ، تو اون زندگی نمون و نسوز 

قرار نیست هی تو کوتاه بیای و تقی به توقی بخوره بگه جدا شو 

تو هم جوونی و باید زندگی خوب داشته باشی

والا اگه فک میکنی از مامان باباش حساب میبره و اونا میتونن کمکی بکنن بهشون بگو بگو پسفردا معتاد شد از تو خیابون جمعش کردین ناراحت نشین

اگه بمونی قطعا ۱۰ سال دیگه شرایط بدتری خواهی داشت

خودشم بکشه تا هفت سال بچه پیشه توئه

آینده ترس نداره 

خدا کنه فقط پدر و مادرت حامیت باشن 

حرف مردمم بهشون توجه نکن 

ان شاءالله که زندگیت درست بشه و شوهرت سر عقل بیاد 

اما اگه خدایی نکرده نشد ، درس بخون ،کار کن ،پول دربیار 

بذار یه کم سنت بیشتر بشه ، ۲۷_۲۸ سالگی یه مرد خوب برای زندگیت پیدا کن

وقتی تدی دادگاه بگی شوهرم پی کثافت کاری و اینا میره و من هرشب تنهام بهش نمیدن.

ته یه تعهد ازش میگیری مهریه نمیخوام ولی بچه مال خودم...

هزارتا راه هست.خودتو بدبخت نکن توی این زندگی.

مردی که جونش برا زنش در نره برا یکی دیگه داره درمیره

خب اگه طرف پسرشونوبگیرن باید نگرانشم بشن یجوری بگو بترسن بگو معتاد میشه داراییشو ب باد میده دوستاش همه نوع خلاف میکنن اینم یاد میگیره بگو بعدا باید دم دادگاو کلانتری دنبالش باشین اگه خوبشو میخواین یکاری کنین نزارین دیر بشه 

بچه تا ۷ سالگی با مادره ، بعد با پدر 

۹ سالگی هم از بچه میپرسن میخوای با پدرت باشی یا با مادرت و ۹ سالگی خود بچه انتخاب میکنه با کی بمونه

حتی اگه بچه رو هم بگیرن ، همونقدر که تو بچه رو دوست داری ، اونا هم بچه شونو دوست دارن 

اینطوری اتفاقا دست و بالتم باز میشه

سلام خوبي من تاپيكاتو بعضي وقنت خوندم چقدناراحت ميشم ازخوندنشون

چقد سخته زندگي بدون محبت وسرد..اخه ادم اگه شوهرش بهش عشق نده از كي طلب مهرو محبت كنه