بچه ها من یکیو دوست داشتم
اولاش خوب بودیم و بعد کم کم وضعیت خراب شد
خودمم یکم مقصر بودم
خلاصه اون بارها میخواست جدا بشیم
یکی دوبار بخاطره من برگشت
از حق نگذریم اذیتمم کرد
چون من اصلا نمیخواستم باهاش دوست شم
اون مخمو زد
خلاصه من از این دوست داشتن یک طرفه و جدایی
خیلی اذیت شدم و همه ش گریه میکردم
انقد دلم پر بود که همینجوری بهش پی ام دادم
هی ناله کردم و نفرین کردم و تا تونستم نفرینش کردم
بعدش حس کردم خالی شدم ولی بازم حالم بد بود
هی مینوشتم هی پاک میکردم
دوباره هی نفرینش میکردم
میگفتم امیدوارم سرت بیاد و تا عمر داری نمیبخشمت و ازین چیزا ...
لحظه ای حالم خوب میشد ولی بازم حالم بد بود
تا اینکه همه رو پاک کردم
براش نوشتم که کلی میخواستم نفرینت کنم و دلم نیومد
پاکشون کردم ... کلی میخواستم اذیتت کنم برای تمام روزایی که اذیتم کردی ولی دلم نمیاد ... با اینکه کلی غرورمو شکستی و دلمو شکستی و خودتم میدونی ولی برات ارزو میکنم خوشبخت بشی و امیدوارم همیشه حالت خوب باشه و عیبی نداره منم اذیت کردی فدای سرت و خودمم بلاکت میکنم که دیگه نخوام بهت پی ام بدم ... خدافظت
بعدم بلاکش کردم
بچه ها شاید باورتون نشه چقدر بعدش سبک شدم
خیلی حالم خوبه
اصلا باورم نمیشه
نظره شما چیه؟ بنظرتون رفتارم خوب بود؟
من نمیدونم پیامایی که میفرستادم پاک میکردم رو خونده بود یا نه ولی سین نزده بود ... شاید بالای گوشیش رفته بود دیده بود ...
با اینکه خیلی دوسش داشتم ولی مجبور شدم برم
خودم وقتی اونا رو مینوشتم زار زار گریه میکردم