خوش بحالت. شوهرت چي ميگه؟ خودش تنها ميره خونشون؟
بمن هم ياد بده چيكار كنم از فكرشون بيام بيرون.
همش كارهاشون و بي محليشون تو ذهنم هست.
دفعه بعد بگه عكس بفرست خواهر شوهرم چي بگم؟ البته بگم سالي يكبار ميگه ولي من ميفرستم چون ميدونم اول به شوهرم ميگه بفرست و اون نفرسته بمن ميگه. اگرم كن نفرستم به شوهرم گله ميكنه. شوهرم هم از زير سنگ شده عكس زشتهامون رو براش ميفرسته.
هر وقت بهش گفتم عكس بفرست ميگه از بچه ها عكس ندارم ديدمشون عكس ميگيرم. اخه بچه هاش يزرگ هستند و شهر ديگه.
ولي ميدونم دروغ ميگه. شوهرم هم اين رفتارها عين خيالش نيست
من توی عقد وقتی دیدم آدم نیستن.و خیلی اذیتم کردن.
دیگه عاقل شدم خودمو کشیدم کنار.
بعد عروسیمم خییییییلی کم رفتم اونجا شاید ماهی یه بار یا چند ماهی یه بار.تماس با هیچکدوم نمیگرفتم.
کم کم قطع رابطه کردم.خیلی راحتم.هر وقت رفتم اونجا عصبیم کردن.
بهشون نزدیک نمیشدم.و خودمو دور گرفتم.
همسرم چون میدونه اذیتم کردن چیزی نمیگه
خوب نيستند. ولي اقلا ميخواستم بين همه فاميل شوهر يا يك خواهر شوهرم در ارتباط باشم. اخه اون ميگه عكس بفرست و من براش كلي فرستادم بعد من در جواب گفتم شما هم بفرست و گفت عكس ندارم!!!!
اگرم من نفرستم شوهزم ميفرسته اخه اونم لابد عكسهاي بدمون رو. همش تقصير شوهرم هست كه نميفهمه و دفاع ميكنه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
