2777
2789

دوستم خجالت می‌کشه جلو مردا بره دستشویی بعد یبار ک خیلی فشار اومده بود براش گوشیو گرفته بود دستش مثلا نمی‌خواد بره دستشویی تلفنی حرف بزنه بعد اومده بود هم الکی تلفن حرف میزد هم لباسش تو شلوار ش گیر کرده بود هم شلوار ش خیس بود 

یبارم خودم بابامو با مشاهده تلفنی اشتباه گرفتم هر چی از دهنم در اومد بارش کردم گفتم من رل نمی‌زنم 😐😂

اسمم مهنا نیست مادربزرگم که فوت شده همیشه اشتباهی به این اسم صدام میکرد منم اینو گذاشتم لطفاً برای مادربزگم صلوات بفرستید 

تازه عقدکرده بودم.شوهرم قلقلکم داد ازشدت خنده زااارت درکردم.اصلا مردم وزنده شدم ازخجالت.رفتم زیرپتو دیگه بیرون نیومدم

پدرم ،برادرم جایگاهتون بهشت😭برای شادی روحشون صلوات🌹

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سر کلاس عمومی که پنجا شصت نفر سر کلاس بودن استادم داشت درس میداد اومدم با اعتماد به نفس بیام تو آستینم گیر کرد به دستگیره در هی میرفتم میدیدم چرا نمیام😂😂😂

خیلی بد بود😐😑

رَهِ آسِمان دَرون است .... ☁️                                                   

🤣یبار منو دوستم چندسال پیش کلی شماره از پسرا گرفته بودیم و پسرا شماره دوستمو گرفته بودن بعد شب باباش زنگ زد گفت حتما فلان پسره ست جواب بده گفتم شما گف منو نمیشناسی گفتم اهان اون ۲۰۶که با دوستت اومده بودی😐😐😐😐گندزدماااا گنننند

من ن ولی با دوستم رفته بودیم خونه نامزدم(اون موقع دوست پسرم بود😂) ما تو اتاق بودیم این رفته بود دستشویی وقتی برگشتیم نامزدم گفت ترنم پریود بودی؟ گفتم ن چطور گفت هیچی بعد معلوم شد تو دستشویی خون دیده بیچاره 😐😐😐😐🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️

از 13سالگی طلاق پدرومادرم و دچار افسردگی و بیماری دو قطبی 16 سالگی یه خودکشی ناموفق داشتم از 18سالگی دچار اسکیزوفرنی شدم،2سال بیمارستان روانی بستری شدم، 19سالگی یع تصادف سنگین و یک ماه تو کماه بودم،تو سن 14سالگی 3بار ترک تحصیل کردم چون حافظم ب شدت داغون بود،بدنم پراز جای تیغ بود و گل مصرف میکردم ولی الان من 22 ساله هستم با افسردگیم جنگیدم با بیماریم جنگیدم، من خوب شدم اره من تونستم، اینارو گفتم ک اوله راه جا نزنین و نا امید نشین ، من جنگیدمو الان دارم ب چیزایی ک میخوام میرسم(خانم دکتره آیندم) تو میتونی پس بیخیال خواستت نشو ، موفق باشی خوشگلم❤️💛مربی زومبا، تتو کار و ناخن کارم هستم😎😁باهم مهربون باشیم، هیچ کس از فردای خودش خبر نداره💛افسرده ها بیمار نیستن فقط دنیارو بیشتراز بقیه فهمیدن! من از اون آدماییم ک مینویسم ن اینکه نویسنده باشم، مینویسم، حرفامو مینویسم اما یه سری چیزارو نمیشه نوشت مثل یه چیزی بین بغض و اشک ک تو میبینی ولی بقیه نباید ببیننش💛
من ن ولی با دوستم رفته بودیم خونه نامزدم(اون موقع دوست پسرم بود😂) ما تو اتاق بودیم این رفته بود دست ...

😂😳

اسمم مهنا نیست مادربزرگم که فوت شده همیشه اشتباهی به این اسم صدام میکرد منم اینو گذاشتم لطفاً برای مادربزگم صلوات بفرستید 

😂😳

😂😂🤦‍♀️

از 13سالگی طلاق پدرومادرم و دچار افسردگی و بیماری دو قطبی 16 سالگی یه خودکشی ناموفق داشتم از 18سالگی دچار اسکیزوفرنی شدم،2سال بیمارستان روانی بستری شدم، 19سالگی یع تصادف سنگین و یک ماه تو کماه بودم،تو سن 14سالگی 3بار ترک تحصیل کردم چون حافظم ب شدت داغون بود،بدنم پراز جای تیغ بود و گل مصرف میکردم ولی الان من 22 ساله هستم با افسردگیم جنگیدم با بیماریم جنگیدم، من خوب شدم اره من تونستم، اینارو گفتم ک اوله راه جا نزنین و نا امید نشین ، من جنگیدمو الان دارم ب چیزایی ک میخوام میرسم(خانم دکتره آیندم) تو میتونی پس بیخیال خواستت نشو ، موفق باشی خوشگلم❤️💛مربی زومبا، تتو کار و ناخن کارم هستم😎😁باهم مهربون باشیم، هیچ کس از فردای خودش خبر نداره💛افسرده ها بیمار نیستن فقط دنیارو بیشتراز بقیه فهمیدن! من از اون آدماییم ک مینویسم ن اینکه نویسنده باشم، مینویسم، حرفامو مینویسم اما یه سری چیزارو نمیشه نوشت مثل یه چیزی بین بغض و اشک ک تو میبینی ولی بقیه نباید ببیننش💛
🤣یبار منو دوستم چندسال پیش کلی شماره از پسرا گرفته بودیم و پسرا شماره دوستمو گرفته بودن بعد شب بابا ...

حضرت پشم 😳😂

اسمم مهنا نیست مادربزرگم که فوت شده همیشه اشتباهی به این اسم صدام میکرد منم اینو گذاشتم لطفاً برای مادربزگم صلوات بفرستید 

بخدا صداش خیلی جوون میزد😂

وای منم از این سوتیا زیاد دادم😂😑😵

اسمم مهنا نیست مادربزرگم که فوت شده همیشه اشتباهی به این اسم صدام میکرد منم اینو گذاشتم لطفاً برای مادربزگم صلوات بفرستید 

عقد بودم شب خونه نامزدم بودم. بعد عملیات یادم رفت لباس زیرمو بپوشم. فرداش مادرش اومد تو اتاق سوتینم و یه عالمه دستمال کاغذی از زیر بالش زد بیرون..... 🤣🤣🤣🤣از دفعه های بعد ک میرفتم خونشون مامانش واسمون 4 مغز میاورد🤣🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دخترای فراری

kokab22 | 2 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز