من یه خواستگاری دارم که تا حالا همه چی خوب بوده،۸ ماهی هم هست که همو میشناسیم ، تو تاپیک قبلی هم ازش گفتم ، مشاوره هم رفتیم تو این فاصله و مشاور گفت خیلی به هم میخورید.تو این یکی دوماه اخیر خیلی بهم ابراز احساسات کرده، منم به خاطرش از خیلی مسائل کوتاه اومدم، مثلا اونا عروسی بزن و برقصی نمیگیرن گفتم ایرادی نداره، گفتم سرویس طلا نمیخوام
سر مهریه هم خانواده ی ما خیلی مهریه های بالایی میندازن اما من گفتم نگران نباش با بابام صحبت میکنم.
حالا دیشب بهم گفت که داداشش چند سال پیش یه دختری رو میخواسته اما به خاطر مهریه به هم زده
منم گفتم چند درصد امکان داره توام سر این ماجرا تموم کنی؟؟گفت امکان داره ولی خیلی کم
به من خیلی برخورده
میخوام بهش بگم دیگه دوست ندارم ادامه بدم
چون من خیلی کوتاه اومدم ، از اونم انتظار نداشتم که بگه من مهریه بالا میندازم ولی میتونست بگه با هم حلش میکنیم
از طرفی مشاور بهم گفت خیلی ادم خوبی و خیلی ازدواج خوبی خواهید داشت
اما دلم باهاش صاف نمیشه
به نظرتون چی کار کنم ؟؟