بارداری دوممه اولی طبیعی بود اینم طبیعیه نمیدونم چرا استرس دارم حس میکنم امادگیشو ندارم امادگی بی خوابی ندارم شیر دادن ندارم گریه و نق نق نوزاد ندارم نمیدونم چمه اصلا 😔کسی بوده مثل من باشه؟
پسرم خیلی اذیتم کرد میترسم اینم اونطوری شه
عزيز دلم به خودت آرامش بده به شيريناش فكر كن
از خدا بخواه بهت صبر بده
حتما تهوع نداری منم بارداری دومم از بس تهوع داشته فقط دعا میکردم زودتر زایمان کنم
منم نزدیک زایمانمه دومیه
من از شب بیداریهای بعدش نمیترسم فقط از زایمانم میترسم😥همش کابوس میبینم
من سومی اینجوری بودم همسرم تب کرده بود ولی نی نی اصلا اذیت نمیکرد برا شیر بیدار میشد فقط نفس نفس میزد من بیدار میشدم باور کن برا مظاوم بودنش گریه میکردم خیلی اروم بود ولی الان بزرگه اگر چیزی بخواد رسوامون میکنه
وای منم ۳۱ هفتمه همش میترسم سر زا بمیرم
اتفاقا درسته اولش سخته ولي بعدش راحتي چون فاصلشون كمه
خواهر من بچه اولش ده سال اختلاف داره با دومي اولش راحت بود ولي الان دومي اوليو خيلي اذيت ميكنه يعني مكافات دارن با درس خوندن اولي اصلا نميزاره كوچيكه. همش ميگه كاش اختلاف سنيشون كم بود
يه مدت سخته ولي ايشالله خدا توان ميده زود ميگذره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
