مث این که نظری ندارین پس لطفا گزارش بزنین که تعطیل بشه
من داشتم میخوندم. حق داری. بعضی وقتا فقط با غربتی بازی این مردا حرف میره تو کله شون. تا خودتو به در و دیوار نزنی انگار نمیفهمن. کار خوبی کردی. به پدر شوهرت سلام بکن. ولی فقط سلام و خداحافظ. اینجوری خوب نیست. مخصوصا" که حالا رابطت با شوهرت درست شد.
پای پدرشوهرت رو باز نمیکردی. همیشه بین خودتون باشه. منم اوایل شوهرم زنگ میزد هر دعوا به مامانم. بعد از چند بار اومد گوشی رو برداره گفتم زنگ زدی به مامانم یه کلمه هم نمیگم و نمیشنوم از زندگیت میرم دیگه منو نمیبینی. فک کن مادر من شهرستان پدرمم فوت کردن، بعد این راه به راه زنگ میزد که لیلی فلان لیلی بهمان. البته شوهرم احترام ماماتمو همیشه داشت. از من شکایت میکرد. خب دل مامانمو میلرزوند. فامیل شوهرم گه بل میگیرن اینجور مواقع واسه همین هر چی خواستین تو سر و کله ی هم بزنین بزرگترا رو قاطی نکنین.
اره خیلی سخت میشه. بالاخره گوشت از استخون جدا نمیشه متاسفانه. اینجوری نه حرفی پشت سرته نه چیزی. منم خیلی اذیتم کرده بودن قطع رابطه بودم هم خودم هم شوهرم حالا مفصله ۶ سال اینطورا. بعد دیدم خیلی سخته خودم پیشقدم شدم رفت و امد کردم باز دیدم نخیر هنوز درست نشدن. الان فقط خبری باشه یه سر میرم و میام، زنگ اصلا". مثلا" مادر پدرشوهرم فوت شدن رفتم یه سر تسلیت گفتم. الان مادرشوهرم چشمشو عمل کرده فردا میرم عیادت و سریع برمیگردم. اینجوری بهتره.
تو هم همینکارو کن. شوهرمم ماهی یه بار دوبار میره ۱ ساعت میشینه میاد.
اره عزیزم خودتو اذیت نکن. در حدی که خودتم اذیت نشی به خاطر زندگیت. شوهرتم درستش کن. شوهر منم متاسفانه حرثقیل باید بذارم زیرش پاشه یه کاری کنه. تیه سه چهارسالیه چایی دم میکنه. البته چند روز یه بار. دستشویی که اصلا" نمیشوره. خونه رو جمع کنم گردگیری کنم جارو برقی بکشه. اونم وقتی مهمون داریم و من خیلی کار دارم. منم حسابی شاکیم ازش. البته خب توقعی هم نداره. همون غذا و میوه چایی حاضر باشه اوکیه خودمم دارم روش کار میکنم راش بندازم. ایشاله زندگیتون به مراد دلتون بشه. و بچه ها تو ارامش و عشق بزرگ بشن. الهی امین.
دیگه پشت دستمو داغ کردم دلسوز که واقعا نیستن
برادر شوهرم که زنش طلاق گرفت و رفت عین خیالشونم نبود فقط از این که پسرشون با یه بچه شیطون مزاحمشون شدن دائم زنه رو نفرین می کنن که چرا پای زندگی و بچش نموند که اینا اذیت نشن
