بنظرم ازدواج چیزی نیس با این معیارا بشه خوشبختی رو تخمین زد ...من شرایط تو بودم و خواستگارمو انتخاب کردن تو زرد از اب دراومد...شاید به عشقمم ج بله میدادم و همین قضیه اتفاق میفتاد اصلا نمیشه مطمعن ج داد ولی با عشقت ازدواج کنی میتونی خیلی مشکلاتو بهتر حل کنین یا تحمل کنی و کنار بیای وجود علاقه الزام واسه ازدواج...
اما اگه عشقت تو زرد از اب در بیاد عشق از بین میره ..
نمیدونم متوجه حرفام شدی یا نه
بنظرم ختمی چیزی بردار و بسپار به خدا
یه مدت خیلی بد خیلی ولی الان ساختم انکار بعد یه مدت قلبت سرد میشه به نبودن به ندیدن به همه چی عادت میکنه حتی به دلتنگی دیگه هیچی مثل قبل نمیشه ولی خب الان چهارسال ازدواج کردم و چون شوهرم مرد بدی نیست مادرش و خانوادش خیلی عوضین ولی خودش خوبه راضیم انگار خدا یه مهری تو دلم گذاشته دارم زندگیمو میکنم انگار به شوهرم عادت کردم دوستش دارم ولی دوست داشتنم مثل قبل نیست عاقل تر میشه آدم
اره بهش بگو،،، ببین حتی بذار همین خواستگار جدیده هم بیاد ولی اخرش بگو ن ب دلم ننشست و خوشم نیومد ک حدقل اونی ک دوستت داره یکم دست بجنبونه،، یا بهش بگو حرف بزن با خانوادت ک حدقل نامزد بشیم یه انگشتر دستم بندازم بگم نشون شده ی تو ام
اگه اون عشقت میتونه خوشبختت کنه و واقعا عاشقشی به پاش بمون ولی مطمن شو دروغ نمیگه و بازیت نمیده عزیزم عشق بعد ازدواج یا مرد پولدار تصور کن بعد ازدواج ورشکست بشه اونجوری حتی نمیتونی تحملش کنی چون به پول وابسته میشه ادم عشق بهتره البته مردش باشه و تلاش کنه خوشبختت کنه
من با عشقم رفتم.مثل سگ پشیمونم.اخه عشق چیه....پشیمونم با شوگر ددی نرفتم.....والا آب ونون ک نیست عشق و عاشقی معنی نمیده.شده حسرت همه چی
