ی شب داشتم با همسرم راجب مرگ حرف میزدم بعد گفت اگه خبر مرگ پدرو مادر بشنوم سکته میکنم بعدم گفت دیگه راجبش حرف نزن
من خیلی میترسم ازینکه اونها فوت کنن و همسرم از پا بیفته
شما تا حالا تجربه داشتین؟بعد از مرگ پدرومادرش زندگی رو ول نکرده؟
منم همسرم وابسگی شدید داره ب پدر مادرش..خیلی میترسم اتفاقی بیوفه چج بش بگم یا چ میشه..
تاپیک آخرم نظر بدین
خوشبحالت دیگه بدبختی نداریدنشستی به چی فکر میکنی
خدا صبر میدع اون لحظه
من پدرشوهر ندارم و قبل عروسی ما فوت شده ندیدم چطور بوده و اینا
دیشب یکی تاپیک زد بعد مرگ مادرش،افسردگی شدید گرفته و همش گریه میکنه
هرکسی اینو میگه اما اینو بدون خاک سرد
۹ساله مادرشوهرم فوت کرده و همسرم هنوز از نبودش اذیت میشه اما واسه من و پسرم هم کم نذاشته
همسر من ....بعد نه سال هنوز دلش یاد مادرشه ....اما از زندگی کنار نمیرن خاک ادمو سرد میکنه شاید یه سال اول خیلییی سخت باشه
اونها رو قلبا دوست داره اما وابسته نیست که مثلا هرروز بهشون زنگ بزنه
هیچیش نمیش نگران نباش
همیش یادشون خواهد کرد اما خودشو ک نمیکشه خاله من جوری بود از عشق ب مادر و پدر میگف ازدواج نمیکنم وقتی ب فاصله یکماه هر دو فوت شدن مجبور بود کنار بیاد
[QUOTE=174346051]خوشبحالت دیگه بدبختی نداریدنشستی به چی فکر میکنی[/QUOTE
اره واقعا!
در مقابل حرفش موضع گیری نکنید اما خاک واقعا سرده اگر بعدش یه مدتی باهاش راه بیاید و اون غصه ی شما رو هم ببینه یواش یواش برمیگرده به زندگی من تجربه ی همسرم و عموم رو دارم هر دو خیلی وابسته بودن اما ازشون یاد میکنن اما زندگی تعطیل نکردن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
