سلام. من تازه عضو سایت شدم. از آشنایی باهاتون خوشوقتم. ازتون یه خواهشی دارم که کمکم کنید
من حدودا ۵ سال پیش بود که مشغول درس خوندن بودم که سر و کله یه پسر تو زندگیم باز شد. که همکلاسیم بود، خیلی اصرار کرد و کلی حرف زد تا قانع شدم جوابشو بدم. کم کم این حرف زدنا بیشتر شد تا اینکه چون به گفته خودش همونی بودم که مدنظرش بود، رابطمون جدی شد چون قصدش ازدواج بود و منو به خانواده ش هم معرفی کرده بود. این چند سال باهمه سختی هاش گذشت تا اینکه رفت سربازی. الانم سربازی تقریبا ۷_۸ ماه از سربازیش مونده. ولی یه مشکل داره که هر دفعه خواستم بهم بزنم مانع شد و با کلی خواهش منو راضی به موندن کرد. مشکل اینه من باید همه وقتمو با ایشون تنظیم کنم. یعنی وقتی یکم دیر جواب بدم عصبانی میشه و بهم شک میکنه که چرا دیر جواب دادی چرا آنلاین بودی. مدام دنبال چک کردن منه. یعنی بعد چند سال هنوز براش عادی نشده. میگه اندازه چشام بهت اعتماد دارم ولی وقتی دیر جوابش رو بدم به دلش بد میفته. میگه میترسم ازم بگیرنت. یه مشکل دیگه هم داره اینکه وقتی بحثمون سر همین حرفا بالا میکشه گاهی بهم فحش بد میده. حتی فحش خواهر مادر هم بهم داده. هربار که بهم زدم باهاش به غلط کردن انداخته خودشو تا بخشیدم. میگه دست خودم نیست خودمم ناراحت میشم اگه تو عصبانیت چیزی بهت میگم. ولی من بارها بهش گفتم من اذیت میشم و نمیتونم کنار بیام. حتی الآنم که سربازی اگه دو دفعه زنگ بزنه دیر جوابشو بدم گمون بد میبره. آخرین بحثمون هم سر همین بود و بحث بالا کشید فحش داد منم بهش گفتم دیگه هرچی بینمون بود تمومه. باز زنگ زد جوابشو ندادم. ولی اینم بگم خیلی منو دوست داره از دوست داشتن زیاد داره منو اذیت میکنه و نمی‌فهمه. انقدر دوسم داره که هروقت کسی چیزی بهم گفته همه جوره طرفمو گرفته. موقع ناراحتیام سنگ صبورمه. خیلی هم مهربونه ولی اون اخلاقای بد رو هم داره. نمیدونم چیکار کنم. میترسم انقدر صبر کردم تهش بد بشه. من نمی‌خوام برای آینده م ریسک کنم. از طرفی رابطمون هم طولانی شده
خواهش میکنم اگه کمکی میتونید کوتاهی نکنید براتون دعا میکنم...
