سلام دوستان. چون تو تاپیک های قبلی قول داده بودم ادامه کارم رو اینجا بنویسم، ادامه میدم. شاید افرادی که به این تاپیک مراجعه کنند به دردشون بخوره!
من همونی هستم که با ذخیره تخمدان دو دهم، آی وی اف کردم و همه تخمکام پوچ بود. تصمیم گرفتم تخمک اهدایی بگیرم.
من رفتم تهران و با خانم خزایی که واسطه معروفی هست (تا جایی که تحقیق کردم خوشنام هم هست) کار تخمک اهدایی رو شروع کردم. الان براتون دقیق میگم از بعد از عمل پانکچر توی کلینیک مشتاق اصفهان و پوچ بودن تخمکا چه روزایی رو طی کردم
البته قبل از اینکه با خانم خزایی آشنا بشم، رفتم این سینا، حدود دو ماه پیش. میخوام اینم براتون توضیح بدم : این سینا به نظرم مرکز منظم و خوبی اومد. خودم پیش دکتر شه بخش رفتم که خوشبختانه خانم خوبی بود و کارم رو زود راه انداخت. همه آزمایشایی که اصفهان گرفته بودم رو قبول کرد و دوباره مجبورم نکرد پول آزمایش بدم، بار دومی که پیشش رفتم هم معرفی نامه داد برای بخش اهدایی.
رفتم کلینیک مردان بهم نوبت دادن برای دکتر امیرجنتی!!!!! با شوهرم رفتیم پیش ایشون و خییییییلی سختگیر بود. گفت آزمایشا رو باید همینجا تکرار کنه شوهرم. بعد معاینه کرد و گفت واریکوسل یک طرفه داره. کاری که کلینیک مشتاق اصلا انجام نداده بود
خب
خلاصه دوباره غصه دار شدیم ولی خداروشکر شوهرم هم دیگه شدیدا دلش بچه میخواست و قبول کرد سریع عمل کنه. هفته بعدش عمل کرد و باید دو ماه قرص تقویت اسپرم هم میخورد تا بعدش دکتر ببینه بهمون گواهی تخمک اهدایی میده یا نه
روز رفتم کلینیک اهدا درمورد شرایط سوال کردم. گفتند اولا هم خودت باید گواهی دکتر زنان رو داشته باشی هم شوهرت تا ما براتون جلسات مشاوره روانشناسی بنویسیم تا ببینیم از نظر روحی شرایط پذیرش تخمک دارید یا نه!!!!!!!!گفتم خودم میتونم دومتر بیارم؟ گفت نه. گفتم چند وقت تو نوشتین گفت معمولا تا شش ماه!!!!!
وای من دیگه صبر نداشتم!!
رفتم از دکتر امیرجنتی خواهش کردم گواهی رو بده تا منو بذارن تو نوبت ، توی این شش ماه شوهرم هم ایشالا خوب شده! گفت نه! شما برای من تعیین تکلیف نکن
همی روزا بود که مشخص شد پدر شوهرم سرطان معده بدخیم گرفتن و شوهرم اوضاع روحیش خیلی بد بود.
میشه ی کم تند تر بزاری
من و شوهرم تصمیم گرفتیم بخاطر پدر هم که شده تا وقتی میاد ابن سینا راضی بشه و نوبتم بشه، بریم با یه واسطه و سریع جای دیگه کار رو یه بار امتحان کنیم
خانم خزایی دکتر ماندانا رشیدی میبدی رو بهم معرفی کرد و رفتم یه بار ایشونو دیدم و خوشم اومد. خانم‌های خیلی سن بالایی اونجا اومده بودن تو نوبت نشسته بودن که باردار بودن و خیلی منو امیدوار کرد. تقریبا نصفشون به نظرم نزدیک پنجاه سال داشتن! اکثرشون هم با روش های اهدایی باردار بودن
خانم خزایی گفت اصلا اهداکننده شما رو نمیشناسه. اگه دوست داری عکسشو ببین و انتخاب کن. منم چون فقط گروه خونی او و آ بهمون میخورد ازش خواستم همینا رو عکسشونو بفرسته
اسی منو لایک کن
گفت هفت میلیون دستمزد من و اهداکننده میشه، هزینه آزمایشات و پانکچر و داروها هم هست
