الان سه چهار روز میشه که فوت کرده صبح پاشدم دیدم شوهرم نیست زنگ زدم گفت رفتم کیکو آبمیوه خرماو حلوا و ازینجور چیزا بگیرم بدم خواهرمینا بسته بندی کنن که مهمون میاد خونشون بزارن جلوشون(خانواده همسرم تبریزی هستن و رسم دارن که بعد فوت بستگانشون مثل عید رفتو آدم میکنن هم دیگرو تنها نمیزارن😐)اعصابم خورد شد یکم الان زنگ زده میگه که حاضر شو بیام دمبالت خاهرم اینا دست تنهان کمکشون کن (چند وقت پیش از پلها افتادم پام شکست رفتیم بیمارستان خانواده شوهرم گفتن رفتی بیمارستان شاید کرونا گرفته باشی نیومدن ی سر بزنن پسرشونم برداشتن بردن که چی زنت نمیتونه غذا درست کنه برات گشنه میمونی منم چند روز همونجوری موندم نه کسی بود نه چیزی )امروز۶ روزه که پامو بازکردن بنظرتون من الان حاضر شم یا بگم حال نمیتونم بیام😐
من اگه سوتی داشتم که میدونستم که ی چیز نا معلومی هستش با ی کاربری دیگ میومدم بدون داستان چون دلیلی ن ...
اصلا حوصله بحث ندارم حق با شماس😁
بحَقّ الحُسَین اللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّكَ الفَرَج 🖤🖤🖤🖤 دیدید چگونه داعش صفتان کفتار چگونه آرمان را دریدند الهی بمیرم برای مادرت بی پسر شد بمیرم برای آرتین بی مادر شد بمیرم برای مظلومیت امام زمانم
بیشتر ازشوهرت ناراحت باش... چقدر بیخیال بوده زن مریضشو ول کرده رفته
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
همون کلا آدمای عشق حاشیه همه جا هستن والا از خوشی زیاده
هرچی تاپیک رو دوره کردم و خوندم ندیدم حرف بدی زده باشه یا بی حرمتی به قومیتی،،،بیچاره گفت هم اگه ناراحت شدین معذرت میخوام ولی خب دست بردارنیستن،،،حالا من خوزستانی هستم میدونم ی سری رسم و رسوماتمون آزاردهندس اگه کسی بگه هم قبول میکنم