2777
2789

الان تو ی تاپیک بودم خاطره ها باحال بود گفتم بیاین تعریف کنید بخندیم

من کلا کودک درون فعالی دارم 

ی پسر خاله ۸ساله دارم با چندتا دیگ از بچه های خام ک بزرگتر بودن نشسته بودیم از جن و ...حرف میزدیم

بعد گفتم بیاین قایم باشک بازی کنیم

قرار شد اون پسر خاله ۸سالم پیدامون کنه رفتم توی انباری ی چادر سیاه انداختم روی خودم دراز کشیدم  اونجا هم تاریک بود

وقتی دیدم داره میاد داخل با همون چادر رو سرم بلند شدم 

ی چهار پایه اهنی اونجا بود بیچاره از ترس اومد فرار کنه با سر خورد تو اون میگفت جن جن😂😂😂

خیلی حال داد😁

شما چی

زیاد خوب بودن ،مثل داشتن یه کروموزوم اضافیه مُنگُل تصور میشی...دوست داشتن بیجا هم همینطور!وضعیت خیلی اسفنا‌ک شده ،از فاصله طبقاتی دیگ خیلی فاصله گرفته 😑شده جرِ طبقاتی

من یه بار به یه پسره که دندونش خراب بود گفتم بری دندون پزشکی تو دهنت امپول میزنه.

مامانش باهام قهره از اون موقع😂 چیکار کنم بچش خیلی لوس بود.

کانال خزعبلات نویسی هامه دوست داشتین بفرمایین @wayafzood

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من هم بچه و هم بزرگسال 😁

تعریف کن

زیاد خوب بودن ،مثل داشتن یه کروموزوم اضافیه مُنگُل تصور میشی...دوست داشتن بیجا هم همینطور!وضعیت خیلی اسفنا‌ک شده ،از فاصله طبقاتی دیگ خیلی فاصله گرفته 😑شده جرِ طبقاتی

من یکی از آمپول می ترسید خودم 6 سالم بود اون 4 بعد گفتم با خفه خون میگیری یا آمپولت میزنم 😓

بدبخت هم دست و پاشو بسته بودم با شال گریه میکرد 

یه بار هم تو مدرسه یه دختره بود عینکی اون موقع من کلاس اول بودم اونم همکلاسیمون 

من خیلی سر بودم 

با بچه ها قرار گذاشتیم رفت دستشویی در قفل کنیم 

رفت دستشویی ما هم رفتیم در از پشت قفل کردیم 

اونم تا ظهر اونجا بود 

انقد دلم سوخت الان که فکر میکنم 

خیلی تمنا کرد ولی در باز نکردم 😢

🙂

خیلی آدم ظالمی بودم 

🤣🤣🤣🤣🤣 البته بچه ترسوندن عواقب بدی داره  لکنت زبان هم ممکنه بیاره

ن اون خودش اینقدر شیطونه ک لکنت اونو نگیره اون لکنت نمیگیره😂

زیاد خوب بودن ،مثل داشتن یه کروموزوم اضافیه مُنگُل تصور میشی...دوست داشتن بیجا هم همینطور!وضعیت خیلی اسفنا‌ک شده ،از فاصله طبقاتی دیگ خیلی فاصله گرفته 😑شده جرِ طبقاتی
ن اون خودش اینقدر شیطونه ک لکنت اونو نگیره اون لکنت نمیگیره😂

🤣🤣🤣🤣اره کیف میده در عوض

ولی من دلم نمیاد با دختربچه ها این کارو کنم

ولی پسرارو میتونم

با فنجانی چای هم میتوان مست شد! اگر اویی که باید باشد، باشد💜
من یکی از آمپول می ترسید خودم 6 سالم بود اون 4 بعد گفتم با خفه خون میگیری یا آمپولت میزنم 😓 بدبخت ...

اوه 

ایول بابا فک کردم فقط خودمم😂

زیاد خوب بودن ،مثل داشتن یه کروموزوم اضافیه مُنگُل تصور میشی...دوست داشتن بیجا هم همینطور!وضعیت خیلی اسفنا‌ک شده ،از فاصله طبقاتی دیگ خیلی فاصله گرفته 😑شده جرِ طبقاتی

واقعا فاز مریضایی مثل تو رو درک نمیکنم!کودک درونت فعال نیست از مریض بودن رنج میبری!

پیش خودت فکر نکردی ممکنه چه اسیب هایی به اون بچه بزنی؟اصلا یه درصد فکر نکردی ممکنه سکته قلبی کنه یا لکنت بگیره تا اخر عمر یا تا اخر عمرش نتونه تو تاریکی بره و از جن بترسه؟

یه مشت مریض مثل تو همین بلا هارو تو بچگی با من کردن و انقو از جن و از این چرت و‌پرتا گفتن که هنوز با اینکه بزرگ شدم  خوابیدن تو اتاق تنها برام سخته و همش ترس دارم یه جن یا چیزی با فریاد بیاد سراغم یا از جن میترسم همش!

بعد برچسب باحالی هم به خودت میزنی؟یک روان شناس ببری خودتو بد نیست ببین چه بیماری ای داری که از ترس و اذیت کردن بچه ها لذت میبری!

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز