پدر من ۱۲ سال پیش فوت کردن...بعد از ۸ سال مادرم به انتخاب بقیه و من و برادرم با یه آقای ظاهرا ساده ک دو زندگی ناموفق داشت ازدواج کرد.ایشون از همون ابتدا ک اومد توی زندگیمون هیچ پولی نمیداد به من و برادرم و هیچ حمایت احساسی رو هم نکرد...برادرم دو سال پیش تو سن ۱۵ سالگی گل و ح ش ی ش رو تجربه کرد و من و مادرمو میزد و اون آقا هم تو زرد و خائن درگیر کارای خودش بود...با کمک مشاور متعدد برادرم دست کشید از اون مواد و محل زندگیمونو تغییر دادیم.حالا از پارسال شروع به کشیدن سیگار کرده و پرخاشگریش کمتر شده اما بازم دست درازی میکنه و فحاشی.ترک تحصیل کرده و از خونه پاشو بیرون نمیذاره حرف هیچ احدی روش تاثیر نداره هرکس خونمون بیاد میره تو حموم تا بره...کارمون شده گریه و دعا...کسی تجربه یا پیشنهادی داره؟؟
در پس هر طوفان زندگی آرامشی خدایی جاریست💞همیشه #ایمان داشته باش به هرچه باور داشته باشی همان میشود😍🥰