شوهرم به شدت وابستس به مادرش قشنگ تو رفتارش مشخص اولویتش مادرش و خانوادشن هر کاری بگید انجام دادم محبت کردم ، احترامش داشتم ، تو روزای سخت کنارش بودم، درکش کردم اما اون فقط چسبیده به مادرش خدانکنه مادرش مریض باشه یکم ، دیگه زندگی زهرمارمون میکنه همش دپرس عین دخترا رفتار میکنه
به فاطمه زهرا من مریض شدم یک ماه کامل تو رخت خواب افتادم بدبخت مامان بابام دور از جونشون مردن و زنده شدن بعد آقا فقط فکر ساخت خونه مادرش بود ازش متنفرم
من نمیگم محبت نکن رسیدگی نکن مادر خیلیم عزیزه مادر شوهرمم خیلی خوبه مشکل از شوهر مسخره ی من