شوهرم یه برادر داره که ازش یه سال بزرگتره اونم ازدواج کرده اون احترامیو که به برادر شوهرم میدن به شوهر من نمیزارن شوهرم خیلییییییی بیشتر ازاون برا خانوادش وقت میزاره ولی کاراش دیده نمیشه فقط کافیه برادر شوهرم یه کاری کنه انقد تعریف و تمجید وتشکر میکنن که نگو منم اعصابم داغون میشه چن باری باشوهرم بحثمون شد ولی فایده نداره چی کار کنم نمیتونم بیخیال باشم جلو رو من بهش بی احترامی میکنن
درخت هر چه پربار تر افتاده تر
امیدوارم ربطی داشته باشه😂
رفت و امدتو كمتر كن
جلوشون جدى بگو لطفاً جلوى من با شوهرم درست صحبت كنيد وگرنه قطع رابطه ميكنم باهاتون
سلام اگه خودش راضی باشه تو چرا جوششو میزنی؟
ول کن حوصله داری شوهرت باید براش مهم باشه که نیست چرا اعصاب خودتو خورد می‌کنی
خواهش میکنم خودتو بد نکن
اونا ی خانوادن ب تو ربطی نداره
تو فقط به رابطه خودت باهاش دقت کن
همین
دقیقا شرایط تورو دارم
و از وقتی اون برادرشوهرم بچه دار شده مشکلم دو برابر شده
خانوادش ب بچشم همین حس رو دارن
به نظر من تو چیزی نگو از آخر حرفی زده بشه مقصر تو میشی
هرچی باشه همسرت از پس خودش برمیاد
برادر شوهر منم همینه ...من خودمو راحت کردم دگ نمیزارم شوهرم کاری کنه براشون که پس فردا تعریفیم نکردن دلم نسوزه بگم خب کاری نکردم حداقل...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
