جدایی با وجود بچه .... کمکم کنید

خانوما اونایی که دربارم چیزی نمیدونن تاپیک های قبلمو بخونید تا بفهمید شوهرم چجور آدمیه ۱۳ساله بودم که با وجود همه بددلی هاش دعواهاش و همه کاراش به پاش موندم همه گفتن جدا شو اما گفتم بچه بیارم خوب میشه الآنم که بچه دارم روز به روز داره بدتر میشه نمی‌دونم از کدوم کارش بگم واقعا خیلی خسیسه مگه سالی یبار اونم به زور یه مانتو یا شلوار واسم بخره پول که عمرا نمیده مگه خیلی پیلش بشم ۵تومن ۱۰ بدع اما از لحاظ خوراک واسمون میخره اونم در حد میوه خریدن اینا خیلییی خسیسه فقط برای من... یه دکتر بخام برم باید اینقد منتشو بکشی تا پول ویزیت بدع .واینکه خیلی خونواده دوست و بچه ننه هس با مادرش زندگی میکنیم اما سختمه اینجا اذیتم میکنن میگه جدا نمیشم من تا وقتی مادرم زنده هس باهاشم منم اونشب گفتم تا بعد عید هسم بعد مستقل نشدی بچتو میذارم میرم من نمیتونم با مادرت زندگی کنم دوستدارم مستقل باشم حرفمم همه جا میرسه گف برو کسیکه میخاد فردا بره امروز بهتره همش همینو میگه خستم کردهههه بخدا همش اژانس مامان و خونوادشه همش به اونا خدمت میکنه این جونش واسه مامانش در میاره مامانش واسه این نیمدونم با یه بچه چیکار کنم دخترم ۹ماهشه خیلی دوسش دارم میدونم بخام جداشم نمیدش به من چونکه خیلی دوسش داره خونوادشم جونشون واسش در میره برم بچم میمونه دس اینا وبهم نمیده و دلم نمیاد بندازمش برم ببرمش نمیدونم بایه بچه چیکار کنم و اینکه مطمعنم بهم نمیدش دارم دیونه میشم نه راه پس داره نه پیش کمکم کنید.