2777
2789

خانما من حدود چند ماهه اینطور شدم وقتی حرف میزنم سین رو نوک زبونی میگم ولی قبلا هیچ وقت این مشکلو نداشتم بنظرتون از چی میتونه باشه خیلی ناراحتم اول فکر کردم خودم حساس شدم ولی وقتی مامانمم با تعجب بهم گفت چرا اینطور میگی؛ فهمیدم ک خیلی مشخصه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چطور ممکنه؟ 

اگر وسط بحث کردن دیدین دیگه ریپلای نکردم و پیامتون بی جواب موند بدونید که واقعا ارزش پاسخگویی و بحث ندارین🌹تنها زمان غروب خورشید اشعه بنفش به سطح صفر میرسد⛅یعنی میتوانی به نورش خیره شوی بدون آنکه چشمانت تار شود... تازه فایده هم دارد! 💜تو💜 غروب خورشید بودی که فایده کرد برای چشمایم...که خیره میشدم و برای لحظاتی از دیدنت لذت میبردمحال که آن غروب مه گرفته تمام شد و شب فرارسید در میان ستارگان می‌جویم صبرمیکنم تا طلوعی دیگربرای تو شاید ان هنگام آنجا نباشم شاید درمیان شب وستارگانش تمام شده باشم اما باز طلوع کن⛅💜این طلوع تو میتواند هرگز پایان نیابد و کسی جز من بخت دیدن ان نور کم رنگ لاجوردی را نداشته باشدچه زیبا تمام میشود دنیایی که غروبی از روی سعادت دیده باشد... "________❤️ همه ی من تا ابد این قلب از آن تو خواهد بود❤️

شاید به خاطر دندونات باشه ،تغییری توشون پیدا نشده

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

منم گاهی زبونم نمیچرخه نوک زبونی میگم همه کلمات رو نمیتونم سین رو درست تلفظ کنم

ترکیدم کاربریم یه سال کوچیکتر شد هوا_پسه_بچه_تا_میتونی_بخند    :) خدایا ۱۴۰۱/۱/چی ؟نمیشه اونموقع مال هم باشیم؟🥲
ممکنه بخاطر دندون باشه؟

شاید

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز