2777
2789
عنوان

دعوا با مامانم

255 بازدید | 13 پست

بچه ها از دکتر اومدم نیم ساعت وایسادم جلو در تو این سرما هی ز میزنم در و باز نمیکنه منم کلیدم مونده بود تو اون یکی کیفم 

زنگ همسایه رو زدم اومدم بالا عصبی شدم گفتم چرا در و باز نمیکنی میگه نمیدونم نماز چی چی میخوندم نمیتونستم وسطاش بشکنم 

حالا چی شده مگه 

از اون ور دارم دارو هام و ضد عفونی میکنم میگه چرا الکل زدی جوهرش پخش شده رو کانتر 

دیوونه شدم یه لحظه گفتم اه بس کن دیگه 

الانم باهام قهره هرچی میگم جواب نمیده میگه پاچه میگیری 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

از دلش در بیار من ۱ ثانیه نمیتونم با مامانم قهر کنم ایشاالله همه ی مادرا سلامت باشن

حرف میزنم باهاش جوابم و نمیده میگه سگی 

کلا سخت آشتی میکنه فقطم با من اینجوریه 

داداشم هرچی میشه هیچی نمیگه بهش داد میزنه غر میزنه بازم هی قربون صدقه ‌ش میره 

حكم باز كردن در خونه حين نماز خوندن رو از رساله در بيار بده بخونن

من انگار شنیدم ایرادی نداره در حدی که بیان در و باز کنن و دوباره برگردن به نماز 

هرچی میگم گوش نمیده 

منم حالم خوب نبود از دکتر اومده بودم 

ای بابا 

4 ساله نامزدم بخدا اعصابم آنقدر داغونه دیگه نمیکشم سر هرچیزی داغون میشم یهو 

احساس اضافی بودن تو خونه رو دارم هرچی میشه میکوبن تو سرم 

الانم که در و دیر باز میکنن بهم بر میخوره 

خیلی دل نازک شدم اصلا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792