بخدا تو این کرونا کاری نبود که نکرده باشه.
برادرشوهرم عروسیی گرفت همه رفتن الا ما.
تا دوهفته خونمون نزاشتم بیاد. مرخصی گرفتم نشستم توخونه چون کسی نبود بچهام نگهداره.
بعد باز رفتن دورهنی و مهمونی و همه شم میگف نمیرم ولی بقیه میگفتن اونجا بوده اینجا بوده. گفته کسی نداره بده بچه شو نگهداره. مجبوره اخر خودم نگهدارم. 😶
شب یلدا. یلدایی رفتن با 50ننفر.الانم برادرشوهرام همش خونش میرنو میان. شب یلدا انقد گریه کردم از دستش که خدامیدونه. شوهرم زنگ زد بگه نری جایی. از قبل غروب رفته بودن