2777
2789
عنوان

تجربه ازدواج،اگه به گذشته برمیگشتین ...

| مشاهده متن کامل بحث + 857 بازدید | 111 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چجوری اذیتت میکرد؟


برو تاپیک آخرم خلاصه زندگیمو بخون میفهمی

حالا اینجا هم میگم

نامزدم مشکل اعصاب داشت بد دل بود/بد دهن بود/ اختلاف اقتصادی داشتیم/اختلاف مالی داشتیم/اختلاف فرهنگی داشتیم/

من حق نداشتم پامو از خونه بزارم بیرون 

حمله میکرد سمتم /یبار میخواست دستمو بشکونه /یبارم گلومو گرفته بود میخواد خفم کنه که هر دوبارشم خودم آرومش کردم . خلاصه اینکه دوران نامزدیم برام عذاب بودش

و اینکه الان 18 سالمه  و خیلی خوشبختم و دانشجوی حقوقم شناسنامه سفید هم گرفتم چون بکا.رت داشتم

من به آرزوهام قول رسیدن دادم  
صد درصد دوباره شوهرم رو انتخاب میکردم چون یه مرد همچی تمام هس خدا سایش رو همیشه بالاسرمن و پسرم نگه ...


خوشحالم که احساس خوشبختی میکنی عزیزه دلم . ایشالله تا آخرت همینجور خوشحال و خوشبخت باشی  

من به آرزوهام قول رسیدن دادم  
ازدواج منطقی واقعااااا بهتره، چون با عقل و فکر ازدواج میکنی، ولی وقتی از روی عاشقی با طرف ازدواج کنی ...

من با عشق ازدواج کردم و الان خیلی خوشبختم .با عشق که ازدواج کنی هیچ وقت تو سختیا کم نمیاری و اصلا سختی تو زندگی نمی بینی اینو تجربه کردم .سال اول ازدواج تو یه خونه 6 متری زندگی کردم و واقعا حس خوشبختی داشتم .بعد یک سال زندگیمون 90 درجه تغییر کرد به خاطر پشتکار همسرم .الان که 6 سال از زندگیمون میگذره تو رفاه کامل هستیم بازم اون حس خوشبختی هس

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز