سلام خانوما، صبح از خواب پاشدم شوهرم رفت سر کار، اونو که راهی کردم، خودمم روزه بودم، گفتم بزار یه کم دیگه بخوابم، پیش پسرم خوابیدم، پتو رو روی خودم کشیدم، نمیدونم چقد طول کشید ولی یه حس عجیبی داشتم، خواب بودم و میدونستم که بیدارم فقط قدرت اینو ندارم که چشمامو باز کنم، هر چی زور میزدم نمیشد، بعد احساس کردم که روحم میخواد از بدنم خارج بشه و من هی مقاومت میکردم، هی میگفتم نه نه تو رو خدا نه، بعد نمیدونم چقد گذشت که تونستم چشامو باز کنم و از اون حالت رها بشم، اینی که گفتم حقیقته به خدا، کسی تا حالا همیچین تجربه ای داشته؟! این چی بود اصلا