من تاپیکاتو خوندم و واقعا متاثر شدم
ولی برداشت واقعیمو میگم لطفا ناراحت نشو
شاید همینجا بارها دخترا تاپیک بزنن که عشقم خیلی خوبه خیلی مهربونه ال بل فلانه
ولی من دوس دارم ی کم مغرور باشه!
دوس دارم ی کم جذبه و ابهت داشته باشه!
(دخترا هرچقدرم بروز ندن و حتی برعکسشو بگن از اخم همسرشون بابت ی خنده بد بابت حجاب کم بابت هرچی که بهشون حس اینکه من مال این شخصم رو بده دوس دارن و ازش لذت میبرن! نه ی مرد همه جوره مطیع که طرفشو ملکه همه چی تموم میبینه! نکه بگم بداخلاق بشیا ولی جذبه اون پادشاهم داشته باش)
حتی خانما عاشق اینن که به همسرشون جواب پس بدن😑
البته نه به ی مرد شکاک محدود کننده به همسری که لایق اینکه بدونه الان خانمش کجاس با کیه و کی برمیگرده!
نکه اصلا ی تماسم نگیره و ازادانه بذاره زنش هرجا با هرکی خواست بره یا هرچی خواست درجا براش فراهم باشه!
شاید مسخره بیا حرفام ولی من به عنوان ی دختر و انالیز رفتار متاهلای اطرافم اینا دستگیرم شده و خودمم این حسارو دارم.
و حس میکنم تو دقیقا مثل پسری که به من ابراز علاقه میکنه خیلی مصرانه این خانمو بدست اوردی بهت عادت کرد و با کوچکترین مخالفت پدرش بیخیالت شده!
ممکنه این بیخیالی بخاطر ظاهر یا وضع اقتصاد نچندان خوب شما یا نبودن اون کشش لعنتی باشه
حالا توصیه میکنم عزمتو برای فراموش کردنش جزم کنی!
چون برنمیگرده که حتییی اگر برگرده این دختر تو زندگی همیشه از بالا به شما نگاه میکنه و این برای ی مرد زجرآور ترین حالت ممکنه!
واقعیتش من خودم الان تقریبا جای اون دخترم و با اینکه ذره ای به طرفم امید ندادم و از هر ده پی ام شاید یکیشو جواب بدم اونم از بی حوصلگی ولی تو ذهنم بمیرمم با این ادم نمیتونم زندگی کنم چون اونی که من میخوام نیست!
و بارها بهش گفتم
و از دلشکستگیش به شدت هراسونم ...