حدود یک سال و نیمه ک عقد کردم دیشب مراسم یلدا بود خونه مادرشوهرم چون دخترش تازه ۵ ماهه عقد کرده براش طبق رسوم یلدایی اوردن من قبل ناهار رفتم اونجا ک برای تزیین کمک کنم ب خواهرشوهرم گفتم کار داری بگو انجام بدیم گف ن فعلا زوده گفتم باشه من و نامزدم اومدیم اتاق ک صدای حرف زدن مادرشوهرم با جاری بزرگم میومد ک میگف زود بیاید ازاونورم خواهرشوهرم گف بیاید دیگ بعد یکی دوساعت گفتم تزیین کنیم گفتن ن بعد نامزدم اومد اتاق بهم گف ک میخوان جاری بزرگم اسمش ارزو هس اون بهتر تزیین میکنه و سردرمیاره این از اولین ناراحتی من منم ب روم نیاوردم با اینکه خیلی از این رفتار ناراحت شدم موقع ناهار ظرف ترشی از دس مادرشوهرم افتاد همه ظرفارو من شستم و خشک کردم خواهرشوهرمم با مادرشوهرمم الکی چیز زیادیم نریخته بود زمین شروع کردن ب پاک کردنش شبم موقع شام خواهرشوهرم گف ارزو تو نشور امروز زیاد کار کردی خسته شدی ما میشوریم ب تیکه اینم از ناراحتی دوم من شبم از ساعت ۹ شب گذشته بود مامانم زنگ زد گف ما میایم دنبالت نمیخواد با اسنپ تنها بیای مادرشوهرم ک فهمید گف عهههه چ بهتر دیگم جریمه نمیشه نامزدم اینم از ناراحتی سوم من با این رفتار قشنگشون حالا بنظرتون من زود رنجم و ناراحتی یا حرف اونا بد بوده توی جمع ؟؟؟
مقصر خودتی وقتی هی میگی هی میگی از عروس بیشتر ذوق نشون میدی اینجوری میشه باید یبار میگفتی و تمام و اینکه نباید کار میکردی وقتی انقدر بی درکن مورد اخرم من بودم برام مهم نبود
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
درباره تزیین حق با تو نبود، یجورایی انگار تقصیر خودت بود بنظرم، جاری منم اولاش خیلی خودشو قاطی میکرد، الان دیگه نه، من تا درخواستی ازم نشه دخالت نمیکنم
قسمت دوم هم برا خودم پیش اومد، البته نه اینکه من بخوام کار کنم، مادرشوهرم زنگ زد بیا کمک، رفتم، خودش درخواست کرد، خلاصه که کلی کار ریخت سر من و شوهرم و برادر شوهرم، دختر دایی شوهرم هم بود، بچه بغلش بود هی دستکر میداد اینکارو بکنین، اونکارو بکنین، اخرشم ازون کلی تشکر کردن، اینجا من یکم زورم اومد، ولی در مورد تو، خودت کار کروی، بنظرم به دل نگیر، ولی مورد سوم من بودم ناراحت میشدم