سلام ...
بچه ها امشب انقدر دلم گرفته که خدا میدونه
از این حجم از تنهایی این حجم از بی پولی خستگی
دارم کم میارم 😔😔😔
از وقتی یادم حسرت همه چیز به دلم مونده بود
اسباب بازی
یه عروسک خوشگل
دوچرخه...
همیشه همه بچه ها تو کوچه دوچرخه بازی میکردن من پیاده دنبالشون میدوییدم ...
دانشگاه قبول شدم از همون اول کار کردم خرج دانشگاهمو بدم بعدشم که خرج خونه و زندگی
الان ۲۹ سالمه نه پس اندازی دارم نه امیدی به آینده
۳تا شغل دارم اما همش خرج خورد و خوراک و داروهای مامانم و قسط و وام و کرایه خونه میشع
پدرمم چندماه پیش فوت کرد هرچند که اونم بود فرقی به روزگارم نداشت بازم من بودم که کار میکردم
خسته شدم دیگه من چقدر توان کارکردن دارم اخه
چقدر دنیال بی رحمه بعضیا از بچگی تو ناز و نعمت بعضی هام مثل من حسرت همه چیز به دلشون