بچه ها من و داداشم دوماه پبش ساعت دو شب تو جاده بودیم یهو دیدیم یه زنه تو بیابون با یه بچه وایساده دست تکون میده داداشم گفت ممکنه تله باشه نباید اعتماد کرد منم کل مسیر ترس تو وجودم بود ولی ذهنم مونده پیششون و هر چند روز یه بار یادشون میوفتم و میگم نکنه واقعا نیاز به کمک داشته
تا حالا از این اتفاقا واسه خودتون و اطرافیانتون افتاده؟
سهم من از تو فقط چک کردن اینستات شد لعنت به این ازدواج اجباری که مارو جدا کرد
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
میشه لطفا واسه مشکلات و حاجاتم یه صلوات بفرستی شاید اون لحظه به خاطر دل مهربون تو خدا نظری بهم کنه❤گویند سنگ،لعل شود در مقام صبر/اری شود لیک به خون جگر شود... 💜🦋/ الهم عجل ولیک الفرج🌻🌎/#جانفدا...💛
اگه روستایی هم اونجا باشه اشنا و خانواده ای داره نیازی به کمک دیگران نداره
بعضیا حرف زدن بلد نیستن کاش حداقل حرف نزدن بلد بودن🙄😒. من تمایلی ندارم قضاوت های بعضی کاربرا رو درباره خودم بدونم لطفا اگه نظری درباره من و نظراتم دارید برای خودتون نگه دارید حق با شماست نیازی نیست وقتتونو تلف کنین