پسرعزیزم میدونم که مثل آبجی باران چشای مشکی درشت بامژه های بلندپرپشت داری....میدونم که بااین لگدهای محکمت میخای به مامانی بفهمونی که همه چیزرومیفهمی 😍میدونی وقتایی ک محکم میزنی توی شکم مامانی بابایی چقدرذوق میکنه وهمون موقعست که جفتمون خداروشکرمیکنیم ک خدای مهربون قراره یه نعمت دیگه بهمون بده🥰🤩😍خدای عزیزومهربون من یه مادرم ومیدونم که قشنگ ترین ودلنشین ترین حس یه زن وقتیه که بچشومیزارن روی سینه هاش وازشیره وجودش اون دلبندروسیرمیکنه 🤗خدای مهربون ازت میخام که همه هم جنسای من روبه این حس زیباودلنشین برسونی🙏میدونم که توارحم الراحمینی وبرات کاری نداره🙏اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم 🙏
اخلاقم مثل سگ شده بود با همه دعوا داشتم.حساس شده بودم زود ناراحت میشدم وگریه میکردم.همش خابم میومد.خیلی پرتوقع شده بودم .بعدش فهمیدم ۸هفتمه 😐سه ماه اول همین علاعم بود حالت تهوع هم بهش اضافه شد
خدایا شکر بابت آسانی بعد هر مشکلات.❤️❤️خدایا مواظب پسرم و باباش باش♥️♥️تیکر بهوقت تولد یک سالگی پسرم
انگار به من الهام شده بود که باردارم، چون ماه اول بود اقدام کرده بودم، حتی رفتم دندون پزشکی سوال کرد بارداری، یهو گفتم آره، بعد کار دندونم رو انجام نداد