شوهرم خواب دیده که رفته مشهد حرم امام رضا.همه رو بیرون میکنن جز خادم ها و شوهرم.دور شوهرم و ضریح یه پارچه سفید میکشن . بچمم بغلش بوده.مداح هیئتشونم اون جا پیش خادم ها بوده.بعد برادرش و مادرش پشت در وایسادن ب شوهرم گفتن درو باز کن.اونم میره درو باز میکنه داداشش رو میاره داخل
وقتی داداشش میاد اونجا خرابه میشه و وقتی برمیگرده میبینه ضریح نیست و اونجا خاک و ایناس و خرابه است