این چند روز قیمه قورمه پختم گوشتش خوب نپخته بود نمیدونم چرا؟؟
من با پیاز تفت میدم قشنگ رنگش عوض میشه بعد با اب چند ساعت میپزه طوری که اب قل میزنه اخه چرا نباید بپزه؟
چوب تنبیه خدا نامرئیست...نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد...یک شبی یک جایی...وقتی از شدت بغض، نفست میگیرد...خاطرت می آید...که شبی یک جایی...باعث و بانی یک بغض شدی و دلی سوزاندی...آن زمان فکر نمی کردی بغض، پا پی ات خواهد شد...و شبی یک جایی...مینشیند سر راه نفست...و تو هم بالاجبار...هر دقیقه صد بار...محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی...آری، این چوب خداست...
اگه گوشتت پیر نباشه،نمک رو همیشه دقایق آخر اضافه کن.نمک روند پخت گوشت رو کم میکنه
یعنی به ابم نمک نزنم؟ اخر بزنم بی مزه نمیشه؟
چوب تنبیه خدا نامرئیست...نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد...یک شبی یک جایی...وقتی از شدت بغض، نفست میگیرد...خاطرت می آید...که شبی یک جایی...باعث و بانی یک بغض شدی و دلی سوزاندی...آن زمان فکر نمی کردی بغض، پا پی ات خواهد شد...و شبی یک جایی...مینشیند سر راه نفست...و تو هم بالاجبار...هر دقیقه صد بار...محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی...آری، این چوب خداست...
گوشت رو نباید فقط یه تفت بدی وقتی گوشت رو ریختی تو پیاز شعله اش رو خیلی کم کن خودش کم کم به آب میاد یه ساعتی تو آب خودش میپزه و بعد بهش آب جوش اضافه کن بذار سه ساعت دیگه بپزه البته زمان پخت بستگی به گوشت داره
Πچه در دل من .......چه در سر تو .......من از تو رسیدم به باور تو Π (( تو بودی و من ))
چوب تنبیه خدا نامرئیست...نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد...یک شبی یک جایی...وقتی از شدت بغض، نفست میگیرد...خاطرت می آید...که شبی یک جایی...باعث و بانی یک بغض شدی و دلی سوزاندی...آن زمان فکر نمی کردی بغض، پا پی ات خواهد شد...و شبی یک جایی...مینشیند سر راه نفست...و تو هم بالاجبار...هر دقیقه صد بار...محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی...آری، این چوب خداست...
چوب تنبیه خدا نامرئیست...نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد...یک شبی یک جایی...وقتی از شدت بغض، نفست میگیرد...خاطرت می آید...که شبی یک جایی...باعث و بانی یک بغض شدی و دلی سوزاندی...آن زمان فکر نمی کردی بغض، پا پی ات خواهد شد...و شبی یک جایی...مینشیند سر راه نفست...و تو هم بالاجبار...هر دقیقه صد بار...محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی...آری، این چوب خداست...
چوب تنبیه خدا نامرئیست...نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد...یک شبی یک جایی...وقتی از شدت بغض، نفست میگیرد...خاطرت می آید...که شبی یک جایی...باعث و بانی یک بغض شدی و دلی سوزاندی...آن زمان فکر نمی کردی بغض، پا پی ات خواهد شد...و شبی یک جایی...مینشیند سر راه نفست...و تو هم بالاجبار...هر دقیقه صد بار...محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی...آری، این چوب خداست...
اره سه ساعت شد حالا دوباره بذارم رو گاز بپزه گوشتش میپزه؟
چوب تنبیه خدا نامرئیست...نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد...یک شبی یک جایی...وقتی از شدت بغض، نفست میگیرد...خاطرت می آید...که شبی یک جایی...باعث و بانی یک بغض شدی و دلی سوزاندی...آن زمان فکر نمی کردی بغض، پا پی ات خواهد شد...و شبی یک جایی...مینشیند سر راه نفست...و تو هم بالاجبار...هر دقیقه صد بار...محض آزادی راه نفست...بغض را میشکنی...آری، این چوب خداست...