فامیلای من سمت بابام رو میگم. فوق العاده حسودن فک کنین من 4 تا عمه دارم 1 عمو دارم هیچ کدومشون نه تولدمو بهم تبریک گفتن نه روز دانشجورو با اینکه هردوشو مامانم استوری کرد تو اینستا همشونم دیدن ولی هیچ کدوم تبریک نگفتن.....
من فامیلای بابام همه دیپلمن حتی دختر و پسراشون.. تنها ادمی که توشون تحصیل کردس این وسط منم از همه بیشتر پیشرفت داشتم حتی از همه شون خوشگل تر و خوشتیپ تر و قد بلند ترم ... توروخدا نگید که خود شیفته ام واقعا منظوری ندارم از این تعریف.... هر موقع میرم تو جمعشون بهم تیکه میندازن یا بهم محل نمیدن... خودشون فوق العاده قد کوتاهن همش میگن تو خیلی بلندی. تو دماغت فلانه با اینکه من اصلا زیادی قدم بلند نیس 170 ام.. بینیمم اصلا مشکلی نداره
مثلا یه روز خونه عموم همه بودن دوسته زن عمومم بود گفت اگر دختری خوبی باشی میام برا پسرم میگیرمت ینیییی اینقد من عصبی شدم انگار من تو خونه موندم... پسرش ازین طلبه هاس ولی شدید هیزه و از نظر سطح خانوادگی اصلاااا به ما نمیخورن حتی تحصیلی... منم گفتم من قصد ازدواج ندارم با عصبانیت...
بعد عمم گف از خداتم باشه. البته وقتی اون زنه رف.. گفتم چرا از خدام باشه؟؟؟ نه خانواده داره نه خودش ادم خوبیه نه تحصیلات داره منم هنوز سنم کمه ازدواج نمیمنم اگرم بخام ازدواج کنم با این ادمای دره پیت ازدواج نمیکنم... دهنشونو بستن...
چرا اینقدر حسادت؟ واسه چی از پیشرف هم دیگه خوشحال نمیشن؟؟؟؟ شما هم همین مشکلو دارین؟