2777
2789

دیشب با مادرم کار داشت با مادرش اومد خونمون من نشسته بودم گوشی دستم بود، داشت در مورد پوستش و دکتر و اینکه چرا صورتش جوش میزنه میگفت.

یهو همچین محکم انگشت اشارش و کشید رو گونم لپم سوخت 

بهش گفتم چرا همچین میکنی، بعد دیدم انگشتش و کشید رو شلوار مادرش که مشکی بود مثلا ثابت کنه من کرم میزنم وگرنه پوستم خوب نیست و با کرم میپوشونمش. من کلا از این حرکتش هنگ کرده بودم😟

!😐😐😐😐

یه صلوات یا حمد مهمونم کنین💚😞🙏انشأالله به چیزی که میخوام برسم😍 و همه چی زودتر حل بشه😞💚😍انشأالله همه حاجت روا بشن و همه گرفتاری ها حل بشه💚🙏 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💚😍 برای شهیدان سید مجتبی علمدار شهید سید احمد پلارک سید رضا حسینی شهید ابراهیم هادی شهید تورجی زاده شهید علیرضا کریمی و تمام شهدا صلوات بفرستین برای 14 معصوم برای محمد و آل محمد برای نرجس خاتون و سلامتی آقا امام زمان صلوات🙏💚😍اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یاد ناظم کلاس 11 افتادم خیلی اغده. ای بود من پوستم صاف و سفید بود هرروز گییرمیداد با ی کاغذ محکم میکشید رو لپم. باز ضایع میشد از روهم نمیرفت خاک برسر خوب شد 2 ماه تو مدرسمون بود وگرنه. یکیمون اون یکیمونو میکشت😁😁

زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
وا چقد پرووه چرا نشستیش؟باید تاالان خشک میشد ها

فقط ۱۵ سالشه همش میگم هیچی نگم بچس حالیش نی  ولی تو جمع این حرکت خیلی زشته خدایی

برفرض کرم داشته باشم که چی جای انگشت تو رو صورتم بمونه مثلا؟؟؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز