nnnnnnt

مدیر

عضویت: 1399/09/06

تعداد پست: 2494

عنوان

بیایند بگید بچه که بودین چه کارای بدی کردی 🥳🤭🤗😃

| مشاهده متن کامل بحث + 3115 بازدید | 219 پست

من الان دوتاشو میگمیه بار ظرف مرغیا ویترین مامانمو شکستم انداختمش روی پشت بوم خونه همسایه😱😂😂

یه بارم جیش کردم تو خونه ی عمم مامانم دعوام کرد جلوی گفتم شما مامانا خودتونو پوشک میکنید چرا منو دعوا میکنید😂

❤️❤️❤️مامانا عشقن🥳

1399/09/15

21:35

5 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

بغض_احسان_علیخانی_

عضویت: 1399/09/06

تعداد پست: 1460

تو خطرناک بودیا تو بچگی😂😂😂

😂😂😂خیلی

بیچاره پسرا از دستم فرار میکردن

ی دوست دختر نداشتم 😂😂😂

الان انقد اروم شدم هیشکی باور نمیکنه

:) 💛

1399/09/15

21:51

1 نفر لایک کرده اند ...

مادین

عضویت: 1398/09/27

تعداد پست: 3793

مامانم گذاشت خونه فامیل منو رفت جایی اون فایمیلم کیفشو ریخت زمین آرایش کرد ی عقیق دراز افتاد از کیف ...

زن عموم از خونمون کلیدمون رو دزدید . مامانم فهمید کار اونه . نقشه کشیدیم رفتیم خونش. کلید خودمون دزدیدم

از99/12/20تــــا 1400/7/1______الحمدلله، یَا رادَّ ما قدْ فاتَ : ای برگرداننده آنچه ازدست رفته،، در آدمیعشقی ودردی وخارخاری وتقاضاییهست،که اگر صد هزار عالمملک او شودکه نیاساید،و آرام نیابد،این خلق بتفصیل درهرپیشه وصنعتی ومنصبی وتحصیل نجوم و طب وغرذلک میکنندو هیچ آرام نمیگیرند،زیرا آنچه مقصود است،بدست نیامده است،اخرمعشوق را دلآرام میگویند،یعنی که دل به او ارام گیرد،پس بغیر چون ارام وقرار گیرد،این جمله خوشیها ومقصودها چون نردبانیست،و چون پای نردبان جای اقامت و باش نیست ازبهر گذشتن است،خنک اورا که زودتر بیدار و واقف گردد تا راه دراز بر او کوته شودو دراین پایه های نردبان عمر خود راضایع نکند...

1399/09/15

21:51

1 نفر لایک کرده اند ...

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مهتاب۱۳۸۰

عضویت: 1399/08/03

تعداد پست: 225

دزدی کردم😐

1399/09/15

21:51

0 نفر لایک کرده اند ...

عنبرنسارا

عضویت: 1399/06/06

تعداد پست: 12294

من دوبارخونه مورچه هارو خراب کردم.😓

1399/09/15

21:52

0 نفر لایک کرده اند ...

دختران_بهشتی

عضویت: 1399/05/02

تعداد پست: 17845

زنبور میگرفتم میکردم تو آب خفه بشن در نیاوردم از آب تا زنده میشدن دوباره می انداختمشون تو آب

من زنبور های کنار حوض را فوت میکردم که بیفتن داخل آب.بعدش آتش نشان میشدم و با یه برگ نجاتشون میدادم.کلی هم حس خوبی داشتم از اینکه نجاتشون میدادم😁

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

1399/09/15

21:52

4 نفر لایک کرده اند ...

بغض_احسان_علیخانی_

عضویت: 1399/09/06

تعداد پست: 1460

یک بار یک بار این کارو انجام دادم و هنوزم عذاب وجدان دارم بخاطر این کارم یک بار رفته بودیم جنگل بعد ...

عزیزم اونا خودشون دمشون جدا میشده 😬😬😬

زیاد عذاب وجدان نداشته باش

:) 💛

1399/09/15

21:52

0 نفر لایک کرده اند ...

2982061610za

عضویت: 1399/07/25

تعداد پست: 2995

آخ یه بارم برای اولین بار یاد گرفتم بنویسم. اومدم با ماژیک غیر وایت برد روی در و دیوارای خونه نوشتم بابا آب داد. بابا با اسب آمد..... 😂😂😂

بخواب دنیا کسی با من دیگه کاری نداره

1399/09/15

21:53

3 نفر لایک کرده اند ...

adorable

عضویت: 1397/07/17

تعداد پست: 3967

من اصلا کار بد نکردم فقط یه بار تو مدرسه گچ های رنگی رنگی سبز و صورتی و زرد و آبی خیلی خووشرنگ دیدم چندتاشو ورداشتم معاونمون دید فقط بهم اخم کرد چون دفتر هیشکی نبود خودش میخواست بره توالت به من سپرد مواظب باشم کسی نره تو دفتر غافل از اینکه خودم رفتم دزدی😢

بعد از ۲۰ و خورده ای سال یادم میفته حالم بد میشه

ولی واقعا خیلی خوشگل بودن بد وسوسه شدم

1399/09/15

21:53

1 نفر لایک کرده اند ...