من اشتباهی به جای میوه فروشی وارد شیرینی فروشی شدم و هم زمان که با گوشی حرف میزدم تقاضای دو کیلو پرتغال کردم، به همین سوی چراغ که عین حقیقته بعدم با فروشنده دوتایی خندیدیم و من اومدم بیرون
تا یکسال نتونستم با خودم کنار بیام برای کسی تعریف کنم اما الان یادم میا میخندم