مابا دخترعموم اون همه صمیمی نیستیم همسنیم. اون مجرده. هرزگاهی فقط درحد چت میحرفیم من نامزدم قراره برم یه شهردیگه. هرموقع بامن حرف میزنه بحثوبه اینجامیکشونه که برزی یه شهر دیگه توغربتی دلتنگ میشی. خب من همه ی اینارو قبول دارم خودم انتخاب کردم. دیگه الکی نیس ک بخاطراینا زندگیموخراب کنم. نمیدونم چرا هی اینارو میگه. من خودم باشم به کسی انرژی منفی نمیدم واظهارنطرنمیکنم. بنظرتون منظورش چیه. میخواد روحیه من تضعیف کنه یاچی. اینم بگم خیلی خوب بودیم قبلا. بعد ازدواج من 360درجه عوض شدن. ورفت وآمد نمیکنن باما.
دفعه بعد بگو هر کس صلاح کار خودشو بهتر میدونه
راست میگه دیگه غربت سخته منظوری نداره
دو حالت بیشتر نداره . یا دلسوزته یا میخواد زندگیت رو بهم بزنه . اگه فکر میکنی دلسوزی میکنه ازش تشکر کن و بگو فکراتو کردی . اگرم بدتو میخواد که دیگه ...... اصلااااا محلش نده
میتونە حس حسودی هم باشە
ولی شاید خودش یە تجربەی بد از دوست شدن یا عاشق شدن دارە کە وقتی میبینە تو بە یکی اعتماد کردی کە بە یە شهر دیگەم میری ،... می ترسە
ازینکە شاید خوشبخت نشی
شاید انرژی منفی نباشە و صرفا دلهرە باشە چون براش مهمی
اینم کە میگی عوض شدن بعد نامزدی و اینا ، شاید واقعن دستشون نمیرسە یا یادشون میرە
شک بە دلت راە ندە ❤️ هرچی صلاحە همون باشە برات
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
