من به انتشارات دانشگاه هزاروپونصد بدهکارم با دوستم دوتایی باید پولشونو بدیم
یه بار بهش گفتم بیا بریم بدیم پولشونو گفت ول کن و اینا... دیگه به من مربوط نیس گناهش گردن اون نهایتا من از عوض خودم میندازم صندوق ولی اون گدابازی دراورد
زمان ما مدرسه شیر میدادن روزی یدونه بقیش تو انبار مدرسه بود من و دختر عموم جعبه ای میبردیم خونه به مامانامون میگفتیم مدرسه به همه بچها زیاد دادن اونام چقدر خوشحال میشدن حالا بایداز کی حلالیت بگیرم
من بچگیام رفتم مغازه دوتومن خرید کردم
بعد فهمیدم ب مرده جای دو تومن چهار تومن دادم دو تا دو هزاری رو هم بوده
بهش گفتم گفت نه ندادی
منم اندازه دوتومن چیز میز دزدیدم اومدم بیرون😑
من ۷ سالم بود از مدرسه مون چند تا گچ رنگی خوشم اومد اوردم خونه .پدرم فهمید خیلی ناراحت شد گچا رو پرت کرد رو سقف دستشویی حیاط.چند روز بارون اومد تمام گچ های رنگی آب شد و ماسید به سیمان.فرداشم یه جعبه گچ رنگی برام خرید اورد .به نظر برخورد درست والدین در کودکی با این قضایا خیلی مهمه.خدا پدرمو رحمت کنه .یادم داد بیت المال دست درازی نداره .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
