قراره طولانی شه حوصله ندارین نخونین ی جور تخلیس واس خودم...میدونین من ازین دخترام ک از صب تا شب ت خونه بودم فک میکردن جهان گل و بلبله ادم بدا فقط واس تو فیلمان...این چن سال ک ازدواج کردم و ازون محدودیت اومدم بیرون فهمیدم چقد ادمای مزخرفی هستیم...اولیش تو پارک بود وقتی رفته بودیم با شوهرم قدم بزنیم و من داشتم اب میخوردم ی پسر مست برگشت گف بسه دیگ چقد میخوری و شوهر بسیااارر اروم من گف ب تو چه ربطی داره خلاصه دورش کردم و تموم شد وموقع برگشت باز دیدیمش داد زد گف عه همینا بودن و ریختن سرمون حالا درسته نصف شوهر منم نبودن و جداشونکردن اما من گفتم با خودم وا اینا چشونه ؟مگ چیکارشون کردیم...بعدش ی بار از ی دور برگردون داشتیم دور میزدیم ک ی موتوری نزدیک بود بزنیم بهش چون تند اومد یهو و عذر خواهی کردیم اما با پاش همونطوری میکوبند ب ماشین و اینرو کند و رفت😐ما دوتام هنگ😐چتونه واقعا؟؟؟و ما دوتام کاری از دستمون بر نمیاد چون من همیشه ترس اینو دارم ک یهو چاقو در ارن تیکه پارمون کنن...و سومیش وقتی قرار بود دوستمونو سوپرایز کنیم از قبل ی کت جین دیده بود خوشش اومده بود میخاستیم اونو واسش بخریم بعد من ب دوستای دیگم ادرس دادم و خب مغازرو اشتباهی رفتن و اشتباه خرید کردن...و دقیق بعد نیم ساعت ک من رسیدم و جریانو فهمیدم صاحب مغازه حاضر نشد اونو پس بگیره با وجود اون همه التماسی ک کردیم انگااررر ن انگاااررر...و امشب...شوهرم واس تولدم دوربین سفارش داده بود و میدونم ک چقدر واسش زحمت کشیده ک پولشو جمع کرده و کلاهبرداری بود😐💔خب این ادما مگ از ی سیاره دیگن؟؟؟شمایین دیگه...ماییم دیگه...هممون ادعای خوبی داریم...پس این ادما از هوا میان؟؟