زیاد‌بودن ولی نشمردم شاید با صد و خورده ای
بعد سی سالگی کیفیت خواستگارا یهو خیلی خیلی بهتر شد
ولی تعدادشون کمتر شد
اولی وقتی که به دنیا اومدم وبرام جشن گرفتن یه زنیکه احمق اومده بود من نوزاد وبرای پسرش خاستگاری کرد
اولینش ۱۴سالگیم بود اخرینش شوهرم بود که فک کنم ۲۶امین بود شاید بیشتر پز نمیدم که خواستگار زیاد داشتم که بگم من خیلی خوب بودم نه اتفاقا معمولی هستم اما خب خواستگار زیاد داشتم .اولینش کسی بود که عاشقش بودم و عاشقم بود به هم نرسیدیم از بچگی عاشق هم بودیم اخریشم شوهرم بود که عاشقم کرد .
نداشتم😂
مزدوجم نیستم تا چند سال ایندم قصدشو ندارم😌
باسومین خاستگارم که جدی ترینش بود ازدواج کردم
فک کنم ۱۵
مجردم
اولش بیست سالم‌بود فک‌کنم با پونزدهمی ازدواج کردم.البته من بیست سالم بود انگار۱۲و۱۳سالم بود الان ک ۲۹سالمه فک‌میکنن ۱۸و۱۹سالمه
از ۱۴ سالگی ۱۶ سالگی عقد کردم که منجر به طلاق شد دوباره ۱۸ سالگی ازدواج کردم
اولیش کلاس ششم بودم پسرهمسایمون
دومی کلاس هشتم بود ، برادر زن داییم
سومین خاستگارم پسرعموم بود اوایل دوسش نداشتم ولی بابام بخاطر اینکه از خودمونه جواب مثبت داد
الان عاشقشم و یه ماه و هشت روز از عقدمون میگذره
فقط هنوز نمی‌دونم چطور باهاش رفتار کنم :)
برا اینکه بهم توجه کنه سرد شم بهتر میشه رابطمون یا بدتر ؟ متاسفانه عاشقشم اونم از نوع شدیدش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
