خوشش بیاد خودش میاد
اونم میگه نمیتونم جدا شم ولی از ازدواج متنفرم منم نمیخام راستش جدا شم چیکار کنم به ازدواج راضی شه
عزیزم نمیخواد ازدواج کنه زوری نیس که
منو دوست پسرم علاقه دو طرفه داریم ۱۱ دی عقدمه اونم خودش خواست منم خودم خواستم
و مجردیم وابسته هر پسری نمیشدم
لطفا واسه امضام صلوات بفرستید دوتامون حالمون بده خانوادش راضی نمیشن
منکه خودش خیلی دوسم داره و وقتی منو شناخت ب همه خانوادش معرفیم کرد و گف که قصدش دوستی نیست و ازدواجه
البته هنوز زوده برامون ولی در کل خودش از اول گفت برا ازدواج
بش گیر میدادم..چون بقیه رلاش جرعت نداشتن چیزی بگن بش بخاطر همین همیشه چند تا رل داشت من از اول گفتم یا من یا اونا گف ت ولی با اونام بود خلاصه انقدر گیر دادم که خودشم از این سماجتم خوشش اومد و ول کرد اونارو..با من موند فقط خطشو عوض کرد عاشقم شد کمکم..بهش خیلی محبت میکردم..لوس نبودم پایه کاراش بودم.مثلا بازی. و و و ..مشروب و سیگار وقلیونی نیست اهله چیزی نیست گفتم فک نکنین پایه خلافشم..اهله هیچی نی الانم ک همش میره سرکار
باهاش ازدواج هم کنی بعدا هر مسئله ایی پیش بیاد میگه تو خودت اصرار داشتی با من ازدواج کنی.یه عمر میشه سرکوفت واست
اخه دختر خوب برای چی خودت و کوچیک میکنی
طرف بخواد میاد دیگه
عزیزم اگه میبینی نمیاد جلو مطمئن باش فقط و فقط میخواد باهات باشه صرفا برای پر کردن تنهاییش و متاسفانه داره بازیت میده
نکن عزیزم ادامه نده چون مشخصه اصلا تو این رابطه جدی نیسسس
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
