چرا؟؟ 🤔
من همیشه دوس داشتم با کسی ازدواج کنم که اینجور حسی بهش داشته باشم واسه همین تا ۲۹ سالگی ازدواج نکردم چون هیچکس اونجور به دلم نمینشست.
چند سال اول خوب بود تا وقتی دخترم به دنیا اومد هم خوب بود، این یکی دوسال آخر فاصله گرفت کم کم ولی من بازم همونجور بودم.
تا اینکه این آخری دیگه تاحدی صبرم تموم شد ازش دلخور میشدم از کارا و رفتاراش بغض میکردم گریه م میگرفت اعصابم خورد میشد
واکنش بدی نشون نمیدادم همون در حد پرسیدن اینکه چرا؟؟ به چه دلیل؟ آخر سر هم یه قهر کوچولو و اینجور قیامت به پا کرد گفت دیگه تمومه و باید جدا شیم به خونوادشم گفته بود تو روم وایساده قهر کرده در کابینت کوبونده و در محکم بسته و …
😐😐😐😐😐😐😐
خلاصه بهانه های الکی که هیچکس قبول نمیکنه ازش هیچکس