2777
2789
عنوان

با شوهرم دیشب دعوا کردم نمکدونو پرت کرد تو سرم بیاین،😔

| مشاهده متن کامل بحث + 1939 بازدید | 70 پست
خب چه اصراری بود زنش بشی.کسیکه تو عقد فهمیدی چجوریه و پاش موندی مسلما الان هر جور دلش بخواد رفتار می ...

بابام نذاشت ازش جدا شم هیچوقت نمیبخشمش

همیشه همه گفتن بیشتر از سنش میفهمه اما هیچوقت هیشکی نگفت بیشتر از سنش سختی کشیده...    

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

والا اصلا درک نمی کنم

مگه دختر خونه موندن چه ایرادی داره؟ اقلا تا موقعی که یه درسی کاری هنری دستتونو بگیره که انقدر آزار نبینید

ازدواج قراره برای آدم رشد و تعالی بهمراه بیاره نه ضعف اعصاب و مریضی

بعد آخه حضرت عشق؟؟

و خدا برای من کافیست.....
وقتیکه هرچی میگه جوابشو میدم میگم دیگه حق نداری به خانوادم بی احترامی کنی باز میگه چکار کنم با یه بچ ...

خیلی برات ناراحت شدم اسی واقعا قبل ازدواج همیشه بزرگترین نگرانی که داشتم فحاش بودن همسر آینده م بود یعنی واقعا نگران بودما چون اطرافم زیاد دیده بودم و منم کسی نیستم که بتونم طاقت بیارم کسی به خانوادم فحش بده 😑 اما خداروشکر همسرم هم مثل خودمه از فحش بدش میاد هرچقدر هم دعوا شدید باشه هیچ وقت پای خانواده هامون رو وسط نمی‌کنیم⁦☹️⁩ بالاخره هر مردی اخلاق خاصی داره هیچ مردی پیغمبر نیست اما واقعا بد دهنی زشته 😑 فقط میتونی وقتی آروم شد باهاش حرف بزنی اگه آدم نشد توهم تو دعوا دوبار فحش ناموسی بده بهش تا بفهمه یه من ماست چقدر کره داره

اسی میشه یه توضیح بدی

11 سالگی با یه پسر دوست شدی؟ سرهمین پدرت یا ناپدریت مجبورت کرد باهاش ازدواج کنی؟

زن یا مرد بودن - جوون یا پیر بودن مهم نیست . فقط خواهشا به عنوان یه انسان برای خودتون ارزش قائل باشید . خدا دوستمون داشته و بهمون یکبار زندگی کردن هدیه داده ، ازش خوب استفاده کنید
پس چجوری مجوز عقددگرفتی توی اون سن؟

یکسال صیغه بودم بعد یسال رفتم حکم رشد گرفتیم محضری شدم  

همیشه همه گفتن بیشتر از سنش میفهمه اما هیچوقت هیشکی نگفت بیشتر از سنش سختی کشیده...    

[QUOTE=165624556]اسی میشه یه توضیح بدی 11 سالگی با یه پسر دوست شدی؟ سرهمین پدرت یا ناپدریت مجبورت کرد باهاش ازدواج ک ...[/QUOT۱۲ساله بودم هی میومدن میرفتم اینا مامانش هرروز اینجا بود که پسرم میخاد خودکشی کنه اگه دخترتونو ندید بابام راضی نبود میگف بچهه خیلی اصرار کردن خدا ازشون نگذره 

همیشه همه گفتن بیشتر از سنش میفهمه اما هیچوقت هیشکی نگفت بیشتر از سنش سختی کشیده...    
یکسال صیغه بودم بعد یسال رفتم حکم رشد گرفتیم محضری شدم    

شما تقصیر نداریا باید اون دادگاه و محضر رو تعطیل کرد ک ب دختر دوازده ساله حکم ازدواج میدن ولی تا 18 سالش نشه میگن حق تصرف توی اموالشو نداره 

گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان میکردند چرخ دنیا بدون آن ها نمیچرخد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792