تا حالا شده دلتون بخواد خودتونم خیانت کنید به خاطر انتقام یا سرد شدن ....
نه جدا شدم
در اصل من خانواده ای نداشتم که حمایتم کنن....من روز اولی که خواستم جدا شم ب مادرم گفتم تصمیمم جدیه گفتم اگ راهم میدی بیام خونت اگ راهم ندی میرم خوابگاه....پدرمم فوت شده....خلاصه اومدم شهرمون الان هم پول رهن خونه کمکشون کردم هم تو خرجی خونشون کمک میکنم مامانمم راصیه ازم....از صفر شروع کردم
من کلا آدم ریسک پذیریم طلاقمم خیلی برام ریسک بود که بتونم از پس مشکلاتش بربیام یا نه....ولی خب خیلی اذیت شدم تو این یکسالی ک جدا شدم...واینکه من با یه اقایی اشنا شدم که خیلی راهنماییم کردن و موفقیتمو نصفشو مدیون اونم نصفشم مدیون خودمم که نترسیدم از خیلی چیزا
خدا رحمتشون کنه.عزیزم خوبه که کار میکنی من از همین وضعیت مالی میترسم .چون زندگیم راحته ولی نه عشق هست نه محبت نه اعتماد انقدر خیانت دیدم فکر میکنم هر لحظه با کیه ولی از بی پولی و سختی کشیدن بیشتر میترسم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز