دوس من افسردگی شدید داشت فک میکرد همه باهاش دشمنن.مهمون میومو خونشون میرف تو اتاق درومیبست خودش میگف مردمک چشما رو فک میکردم دوربینن ازش فیلم میگیرن یه باردستشو کرده بود تو چشم شوهرش .بعد میگف میرفتم حموم برقا رو خاموش میکردم فک میکردن فیلم میگیرن ازم .بعد رف روانپزشک خوب شده با قرص