من که خودم از اوایل که با همسرم نامزد بودم احساس می‌کردم هی میخواد بهم یه موضوعی بگه ولی می‌ترسه خلاصه هر جور شد از زیر زبونش کشیدم که گفت دوست داره زنش چادری باشه منم چون خانواده خودم مذهبی بودن اما من خودم نه چادر میپوشیدم نه زیاد به موقع نماز میخوندم شروع کردم به نماز خوندن و چادر پوشیدن و اینا خلاصه اینقدر عشقمون زیاد بوده که من نه نگفتم سر این خاسته همسر چون هر مردی بلاخره بد ترین مرد دنیا باشه بازم دوست داره زنش ناموسش با حجاب باشه
با حجاب بودم
الانم حجابم عین زمان مجردیه
اتفاقا من کنار همسرم احساس آزادگی بیشتری کردم
من مجردم ولی تو جلسه خواستگاری میگم ک بعداز ازدواج قرار نیست پوششم تغییر کنه تا یوقت ب سرش نزنه بگه چادر سر کن فلان کن
من حجابم همون حجاب قبل از ازدواجه تغییری نکرده.
شوهر من همون اول گفت هیچ فرقی بین زن و مرد نیست هر جور راحتی بپوش . منم راحتم خیلللی 😄
من حجابم متوسط بود،و کلا ادم سر سنگینیم(با هر پوششی ک باشم)بعد از ازدواج شوهرم خیلی عصبیم میکرد مثلا ی نخ مو بیرون مبومد گیر میداد الکی گیر میداد ب ارایشم با لباسی ک زیر چادر میپوشم،منم بعد از بارداری کلا چادرو گذاشتم کنار چون واقعا با بچه سختم بود
مشکلی نیست به خواست او شروع بشه
ولی ادامه مسیر دیگه خواست خدا باشه
وگرنه اون چادر و حجاب از لحاظ معرفتی ارزشی نداره
فقط ارزش اجتماعی داره...
من چادر ی بودم بعد ازدواج بعضی وقتا مانتوای ام اما شوهر منم عاشق چادره رفته برام از بنی فاطمه چادر سفارش داده دورش بگردم
هرکسی شرایط زندگی خودشو باید بسنجه هرکاری نیدونه درسته انجامش بدا
من شوهرم میگه رعایت کن ی وقتا میگم میخایچادری شم میشه میگه نه دوست ندارم
روی موهام حساس میگه نذار زیاد بیاد بیرون منم رعایت میکنم 😊
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
