اخه پری موقعی ک نامزد بودیم چون خانواده ها راضی نبودن
باهم دست به یکی کردن ک خونه راهمون ندن تا موقعی ک جداشیم
تا ازبی مکانی جداشیم😔
ماباورت میشع دوشب تو پارک خوابیدیم😞و سه شب تو مغازه صابکار شوهرمممم😭
سخت ترین شبام بود،بعد این صابکارش راضی شد ضامنمون بشه ووام ازدواجمونو گرفتیم وخونه رهن کردیممم