2777
2789

من ۸ روزه سزارین کردم. همسرم کرونا گرفته بود به تنهایی با مامانم رفتم بیمارستان  و بعدشم خونه مامانم 

اینجا خدا می‌دونه فقط به بچه میرسم تمام کارای خودم و دختر بزرگم با مامانمم چون به شدت بنیه ام ضعیفه و خونریزی شدید دارم

خوب تو این یه هفته علیرغم اینکه مامانم و بابام به شدت رو رفت و آمد حساسن پدرو مادر شوهرم بدون در نظر گرفتن شرایط کرونا اومدن اینجا.

حالا باز دو روز از اومدنشون  نگذشته مرتب زنگ میزنه که من دلم تنگ شده منم یه تعارف زدم که بیاید در حالیکه می‌دونم مامانماینا به شدت حساسن.اونم همش میگه مگه دیگه نمی‌خوای برگردید منظورش خونه خودمه

حالا من گیر کردم دلم میخواد بیشتر بمونم چون واقعا شرایط مساعدی ندارم از طرفی هم نگران رفت و آمد اونا هستم پدر شوهرم اصلا رعایت نمیکنه 

لطفا راهکار بدید 



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم خیلی قشنگ و شیک به مادرشوهرت بگو بگو خودم ضعیف شدم بچه هامم رسیدگی میخوان شوهرمم که فعلا باید ازم دور باشه مامانم اینا هم رعایت میکنن باید اینجا بمونم تا موقعی که بتونم خودم از پس کارام بر بیام و نمیخوام به شما زحمت بدم و به همسرت بگو به مادرش بگه چون رعایت‌نمیکنن شما نمیتونی بری خونشون

خب بهش بگو تا حالم خوب نشده نمیتونم بیام منم هنوز بچه نیومده بهشون گفتم 15روز میرم خونه مامانم با اینکه دل خوشی از مادرم ندارم ولی ولی میرم تا مادرشوهرم نخواد بیاد جامو جمع کنه به شوهرت بگو که من اینطوری راحت ترم با مادرم بزار چند روز بگذره خودم زنگ میزنم بیای دنبالم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز