چیکار کنم همش به خونوادش خدمت میکنه فقط هرجا میخایم بریم باننش ای خاهراش باهامونن الآنم که پایین میشینیم ما هرجا میخایم بریم مامانش میگه نه مارو هم ببرید یا منم میخام چیزی بخرم یا دلم باز بشه همش توی خونه ام با اینکه مامانش همه جا میره همش بیرونه خونه دختراش من صبح تا شب خونه مگر خودش شبا یه دور ببرتم بده اونشب میخاسیم بریم بیرون گف مامانم اینا هم بیان گناه دارن همش تو خونه آن دلش میگیره منم هیچی نمیگم الان میخاس ببرتم بندی گلوم بند بود باز گف مامان منم میاد ننش میگف همش روزا حالم بده منم میام گلوی منم بنده رفتیم میگه منکه پول ندارم آوردی منو مامان جان شوهرم گف عب نداره من حساب میکنم پول مامانشو کارت داد حساب کرد منو کف پول خودتو بده با اینکه بقران اصلا بهم پول نمیده ده تومن از خودم دادم خیلی ناراحت شدم ازش. همیشه هرچی داره برای ننش و خانوادشه هرجا هم میریم دنبالمونن حق داشتم ازین کارش ناراحت بشم یا ن