۷ سال بود عاشقش بودم و نذاشتم کسی بفهمه ولی الان مامانمو و خواهرم میدونن دوسش دارم البته بهشون گفتم دیگه بدم میاد ازش....خالم(مامانش نه یکی از خاله هام) خودش منو به پسرخال معرفی کرد چند ماه پیش اونم گفت نه ولی نمی دونه من میخوامش....اونروز مامانش میگفت دختر کارمند میخواد ولی ما قبول نمیکنیم نمی دونم چرا با حرفش کلا ناامید شدم😪😪😪😪😪
برام دعا کنید بتونم تحمل کنم و راحت فراموشش کنم....دعا کنید بتونم بشینم درسمو بخونم برای خودم کسی بشم شاعل بشم و درآمدی داشته باشم....دیگه دوست ندارم ازدواج کنم از ازدواج دیگه بدم اومده فقط میخوام شاغل بشم تا بتونم مستقل زندگی کنم....تصمیم گرفتم تا ۳۰ سالگی به ازدواج فکر نکنم...کاش هیچ کس حس منو تجربه نکنه😭😭😭😭