2777
2789

همونی هستم ک تاپیکم پربازدید بود گفتم عاشقشم و با بغل کردنش ازش جدا شدم 

همسرم اعتیادداشت عاشق هم بودیم..

دوماه قهر بودم یکبار اومد دنبالم وگریه و التماس ولی برنگشتم چون فعمیدم هنوز مصرف میکنه قصدم جدایی بود 

ازکمپ رفتن بیزار بود اما بعدش فهمیدم رفته کمپ 

اگ هستین خاطره دوباره کنار هم برگشتنمون وتعریفایی ک‌میکرد راجب این مدت بگم؟

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔

این تاپیکو واسه دوستای مهربونم زدم که پیگیر بودن 

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نمیتونم تاپیک ذخیره کنم،لایک میکنید؟

یک دفعه عرق‌کرده از خواب می‌پریم و می‌بینیم همه‌‌ی چیزهایی که توی این سال‌ها دیدیم کابوس بوده و هنوز سال هفتاد و هشته. صبح توی مدرسه خوابمون رو تعریف می‌کنیم و بغل دستی‌مون خمیازه می‌کشه و می‌گه ول کن این چرت و پرت‌هارو، دیشب سریال روزگار جوانی رو دیدی؟!⬅(موافقی یه سر به پیجم بزنی؟😻elqueno1367)

یک‌ماه کمپ بود یکبار رفتم دیدنش روز۱۵بود که نذاشتن ببینمش. از پشت دوربین دیدم ک بی رمق بود کچلش کرده بودن پاش هم لنگ میزد 

خلاصه گذشت و یک روز بهم زنگ زد .صداش کلا تغییر کرده بود نشناختمش گفت بخاطر تم دوام اوردم وگرنه اون حجم مصرف حتما میمیردم ...گفت برگردقول میدم همه چیو درست کنم 

یه مرددیگ شدم ...گفتم باید فکرکنم خلاصه باکلی اصرار و شرطو شروط گذاشتن و تعهد گرفتن من الان یک هفته است کنارشم وخداروشکر فعلا همه چیز عالیه ..میگفت اون روز۱۵کچلش کردن چون میگفته یا میذارید یه زنگ ب زنم بزنم یا خودمو میکشم😐

رئیس کمپ میگفت اینجا فقط میگفت میترسم زنم قبولم نکنه..

مادرش میگفت قبل کمپ بارها تشنح کرده بود میگفت انقد میکشیدم تابمیرم ...

روزای سختی رو گذروندیم ..

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔

اومد دنبالم اون روز خیلی روز خوبی بود ..من اماده شدم و حسابی تیپ زدم وقتی وارد خونه شد اصلا یادم نمیره که فقط نگاهم میکرد یه دسته گل بایه شیرینی اورده بود همه شرطا رو قبول میکرد و فقط نگاهم میکرد ..بعد یکی دوساعت سوار ماشبن شدیم تا خود ویلاشون گریه میکرد ...ودستامو گرفته بودمیگفت ازاین ب بعد باید بامن بخندی فقط..اومدیم خونه یک ساعت بغلم کرده بود و بو میکرد منو😂

خلاصه الان یک هفته بیشتره باهمیم دعاکنید پاک بمونه که دوباره خاطرات تلخ گذشته تکرار نشه برامون..

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔

اسی بارداری

زمانی که استخوونام در حال خورد شدن بود زمانی که پر از درد بودم خدا بود که نجاتم داد خدا بود که نور امید رو در سینه من تابوند بهترین مرهم بهترین یار و رفیق من خداست اندازه تمام آسمان و زمین شکرت ای بی نهایت ای بی همتا ای مرهم❤️💕😍💞💫💚دختری از خطه شمالم😉🥰

اسی بارداری

نه

تیکر بارداری نیست تیکر ازکمپ بیرون اومدن شوهرمه .میشه براش دعاکنید ؟دعاکنید اون روز بیاددنبالم یابهم زنگ بزنه که زندگی جدید وباارامش وپاکی رو شروع کنیم😔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته